
رهی معیری
دِلِ زاری که من دارم
۱
نداند رسم یاری بیوفا یاری که من دارم
به آزار دلم کوشد دلآزاری که من دارم
۲
وگر دل را به صد خواری رهانم از گرفتاری
دلآزاری دگر جوید دِلِ زاری که من دارم
۳
به خاک من نیفتد سایهٔ سرو بلند او
ببین کوتاهی بخت نگونساری که من دارم
۴
گهی خاری کشم از پا گهی دستی زنم بر سر
به کوی دلفریبان این بُوَد کاری که من دارم
۵
دِلِ رنجور من از سینه هردم میرود سویی
ز بستر میگریزد طفل بیماری که من دارم
۶
ز پند همنشین درد جگرسوزم فزونتر شد
هلاکم میکند آخر پرستاری که من دارم
۷
رهی آن مَه به سوی من به چشم دیگران بیند
نداند قیمت یوسف خریداری که من دارم
تصاویر و صوت

نظرات
نگین شکروی
پاسخ: با تشکر، طبق فرموده اصلاح شد.
امیر
sayed zameer hasimi
مرادی
سید حسن هاشمی
فهیم
امین کیخا
امین کیخا
محسن