
رهی معیری
نیلوفر
۱
نه به شاخ گل نه بر سرو چمن پیچیدهام
شاخه تاکم به گرد خویشتن پیچیدهام
۲
گرچه خاموشم ولی آهم به گردون میرود
دود شمع کشتهام در انجمن پیچیدهام
۳
میدهم مستی به دلها گرچه مستورم ز چشم
بوی آغوش بهارم در چمن پیچیدهام
۴
جای دل در سینه صد پاره دارم آتشی
شعله را چون گل درون پیرهن پیچیدهام
۵
نازکاندامی بود امشب در آغوشم رهی
همچو نیلوفر به شاخ نسترن پیچیدهام
نظرات
نگین شکروی
پاسخ: با تشکر، طبق فرموده اصلاح شد.
محمد نقی کریم پور
محمد جواد کریم پور
باقر رجبی ویسرودی
باقر رجبی ویسرودی