رهی معیری

رهی معیری

نازک‌اندام

۱

ز جام آینه‌گون پرتو شراب دمید

خیال خواب چه داری؟ که آفتاب دمید

۲

درون اشک من افتاد نقش اندامش

به خنده گفت: که نیلوفری ز آب دمید

۳

ز جامه گشت پدیدار گوی سینه او

ستاره‌ای ز گریبان ماهتاب دمید

۴

کشید دانه امید ما سری از خاک

که برق خنده‌زنان از دل سحاب دمید

۵

به باد رفت امیدی که داشتم از خلق

فریب بود فروغی که از سراب دمید

۶

غبار تربت ما بوی گل دهد گویی

که جای لاله ازین خاک مشک ناب دمید

۷

رهی چو برق شتابنده خنده‌ای زد و رفت

دمی نماند چو نوری که از شهاب دمید

تصاویر و صوت

دیوان کامل رهی معیری (سایه عمر، آزاده، ترانه ها) - تصویر ۱۴۷
عندلیب :
نازنین بازیان :

نظرات