رهی معیری

رهی معیری

سودازده

۱

آن که سودازده چشم تو بوده است منم

وآن که از هر مژه صد چشمه گشوده است منم

۲

آن ز ره مانده سرگشته که ناسازی بخت

ره به سرمنزل وصلش ننموده است منم

۳

آن که پیش لب شیرین تو ای چشمه نوش

آفرین گفته و دشنام شنوده است منم

۴

آن که خواب خوشم از دیده ربوده است تویی

وآن که یک بوسه از آن لب نربوده است منم

۵

ای که از چشم رهی پای کشیدی چون اشک

آن که چون آه به دنبال تو بوده است منم

تصاویر و صوت

عندلیب :
نازنین بازیان :

نظرات

user_image
علی
۱۳۹۸/۱۲/۱۹ - ۱۵:۲۳:۱۱
عالی عالی