رهی معیری

رهی معیری

ستاره خندان

۱

به گوش هم‌نفسان آتشین سرودم من

فغان مرغ شبم یا نوای عودم من؟

۲

مرا ز چشم قبول آسمان نمی‌افکند

اگر چو اشک ز روشندلان نبودم من

۳

مخور فریب محبت که دوستداران را

به روزگار سیه‌بختی آزمودم من

۴

به باغبانی بی‌حاصلم بخند ای برق

که لاله کاشتم و خار و خس درودم من

۵

نبود گوهر یک‌دانه‌ای در این دریا

وگرنه چون صدف آغوش می‌گشودم من

۶

به آبروی قناعت قسم که روی نیاز

به خاکپای فرومایگان نسودم من

۷

اگرچه رنگ شفق یافت دامنم از اشک

همان ستاره خندان لبم که بودم من

۸

گیاه دشت جنون خرم از من است رهی

که از سرشک روان رشک زنده‌رودم من

۹

به یاد فیضی و گلبانگ عاشقانه اوست

اگر ترانه مستانه‌ای سرودم من

تصاویر و صوت

دیوان کامل رهی معیری (سایه عمر، آزاده، ترانه ها) - تصویر ۱۵۵
عندلیب :
نازنین بازیان :

نظرات

user_image
نگین شکروی
۱۳۸۹/۰۴/۱۰ - ۱۲:۰۷:۰۶
با درود وسپاس فراوانمراد از "فیضی" ، شاعر و ادیب پارسی زبان هندی "فیضی دکنی " است.
user_image
ایرانی
۱۳۹۷/۰۱/۲۱ - ۰۷:۴۷:۳۹
سخن اهل دل است این غزل زیبا و به راستی یکی از شاهکار های ادبی معاصر میباشد.