
رهی معیری
فریاد بیاثر
۱
از صحبت مردم دل ناشاد گریزد
چون آهوی وحشی که ز صیاد گریزد
۲
پروا کند از باده کشان زاهد غافل
چون کودک نادان که از استاد گریزد
۳
دریاب که ایام گل و صبح جوانی
چون برق کند جلوه و چون باد گریزد
۴
شادی کن اگر طالب آسایش خویشی
کآسودگی از خاطر ناشاد گریزد
۵
غم در دل روشن نزند خیمهٔ اندوه
چون بوم که از خانه آباد گریزد
۶
فریاد که دردام غمت سوختگان را
صبر از دل و تاثیر ز فریاد گریزد
۷
گر چرخ دهد قوت پرواز رهی را
چون بوی گل از گلشن ایجاد گریزد
تصاویر و صوت

نظرات
حامد امینی
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
رضا