
رهی معیری
آشیانهٔ تهی
۱
همچو مجنون گفتگو با خویشتن باید مرا
بیزبانم همزبانی همچو من باید مرا
۲
تا شوم روشنگر دلها به آه آتشین
گرمخوییهای شمع انجمن باید مرا
۳
رشک میآید مرا از جامه بر اندام تو
با تو ای گل جای در یک پیرهن باید مرا
۴
آشیان بیطایر دستانسرا ویرانه به
چند با دلمردگیها پاس تن باید مرا؟
۵
تا ز خاطر کوه محنت را براندازم رهی
همت مردانهای چون کوهکن باید مرا
نظرات
صفایی
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
عرفان