رهی معیری

رهی معیری

نغمهٔ حسرت

۱

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم

در میان لاله و گل آشیانی داشتم

۲

گرد آن شمع طرب می‌سوختم پروانه‌وار

پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

۳

آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود

عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم

۴

چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی

چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم

۵

در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود

در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم

۶

درد بی‌عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من

داشتم آرام تا آرام جانی داشتم

۷

بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش

نغمه‌ها بودی مرا تا همزبانی داشتم

تصاویر و صوت

دیوان کامل رهی معیری (سایه عمر، آزاده، ترانه ها) - تصویر ۱۷۴
عندلیب :
امیر محمدی :
نازنین بازیان :

نظرات

user_image
رشید
۱۳۸۹/۰۴/۲۲ - ۱۱:۵۴:۵۷
بیت چهارم را من به روایتی دیگر شنیده ام که به نظر هم از لحاظ معنایی هم از لحاظ ادبی زیباتر می رسد. چنین است:چون سرشک از شوق بودم خاک بوس درگهیچون غبار از شوق سر بر آستانی داشتمهمانطور که مشاهده می شود تقابل "چون سرشک" و "چون غبار" زیباتر و نشانه هوشمندی شاعر است. در حال حاضر نسخه مکتوبی برای مقایسه و ارجاع در دست ندارم. بررسی نمایید.
پاسخ: با تشکر، با استناد به کلیات رهی معیری چاپ انتشارات زوار 1387 و مطابق نظر شما «عشق را از شوق بودم خاک بوس درگهی» را با «چون سرشک از شوق بودم خاک بوس درگهی» جایگزین کردیم.
user_image
رضا-م
۱۳۸۹/۰۵/۲۵ - ۰۹:۴۴:۲۱
این غزل با صدای استاد شجریان خوانده شده است.شعر و صدا هر دو ا سمانی و ماندگار.
user_image
محمد ب
۱۳۹۰/۱۱/۱۰ - ۰۶:۰۹:۵۳
تو بیت آخر :بلبل طبعم کنون باشد ز تنهایی خموش
user_image
گود مشد
۱۳۹۲/۰۸/۱۱ - ۰۴:۳۴:۳۰
بیت اول ودوم : عارف رهی معیری از زمانی که انسان در بهشت بود ودر محضر خدا زندگی می کرد واز تجلی حضور او بهر مند بودیاد میکند.
user_image
گودمشد
۱۳۹۲/۰۸/۱۱ - ۱۲:۲۷:۱۹
آقای شمسالحق واژه گود مشد اصطلاحی است مر ابدال را.
user_image
محمد ایلخانی زاده
۱۳۹۴/۰۱/۱۹ - ۱۵:۰۵:۴۲
اگر ردیف داشتیم بود شعر زیبا تر میشد
user_image
نیما
۱۳۹۴/۰۱/۲۱ - ۱۱:۰۵:۳۴
به نظر حقیر هم منظور شاعر دوران جوانی بوده نه عشق ربانی
user_image
Dr.Mazluminejad
۱۳۹۴/۰۲/۲۶ - ۰۴:۱۹:۱۳
سلام و سپاس از زحمت کشان گنجور و ممنون که مدتی ست نظرات بنده را نیز منعکس می کنید!...زیبایی این غزل از خوانش آن معلوم می شود. شعر را باید با صدای بلند و حتی المقدور فردی خوش صدا و ادیب بخواند تا زیبایی آن بیشتر نمایان شود... اگر" داشتیم "در پایان ابیات بجای کلمه داشتم قرار بگیرد باید بعضی بخش های غزل مثل مصرع سوم تغییر بکند و به این دلیل این کار اشکال دارد.
user_image
علی عطارنژاد
۱۳۹۴/۰۶/۲۸ - ۰۹:۵۷:۳۷
روایت گر روزهای خوش گذشته برای من.لذتی بی پایان میبرم از خواندن این غزل زیبا.قابل ذکر است استاد شجریان این غزل را در دستگاه شور در آلبومی به نام یاد ایام به همراهی تار داریوش پیرنیاکان،نی جمشید عندلیبی و تنبک همایون شجریان به صورت تصنیف اجرا کرده اند..شنیدن آن رابه اهل ادب و موسیقی پیشنهاد می نمایم...
user_image
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۲۴ - ۰۵:۲۴:۴۹
آیا یاد ایامی که فغان داشتن چیز خوبی است که با آشیان داشتن با لاله و گل مقایسه و مقابله شود؟
user_image
کسرا
۱۳۹۵/۰۲/۰۷ - ۲۳:۰۲:۲۱
روح رهی معیری عزیز شاد ... او واقعا یک هنرمند به تمام معنا بود... نه تنها شاعر که ترانه سرا و مدتی هم مدیر جاوید برنامه گلها در رادبو بود .
user_image
Dr.Mazluminejad
۱۳۹۵/۰۳/۲۴ - ۰۸:۰۲:۵۰
برادر عزیز مهدی درود بر شما ... واژه فغان در معنی غالب "صدای شکوه " است اما در معنی دوم بانک برآوردن است که این بانگ بر آوردن در این مصرع همان بانگ شادی می باشد ...
user_image
alex Murphy
۱۳۹۶/۱۰/۱۶ - ۰۲:۳۸:۴۶
بیت "بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموشنغمه‌ها بودی مرا تا همزبانی داشتم" را من اینجوری شنیدم :"بلبل طبعم کنون باشد ز تنهایی خموشنغمه‌ها بودی مرا تا همزبانی داشتم
user_image
alex Murphy
۱۳۹۶/۱۰/۱۶ - ۰۲:۳۹:۵۰
بلبل طبعم کنون باشد ز تنهایی خموشنغمه‌ها بودی مرا تا همزبانی داشتمبنده اینجوری شنیدم
user_image
سیدجواد روحانی
۱۳۹۶/۱۱/۱۴ - ۰۶:۵۵:۱۸
دستگاه این آهنگ اگر اشتباه نکنم در مایه شور است .نه ابوعطا
user_image
نادر..
۱۳۹۶/۱۱/۱۴ - ۱۲:۴۱:۳۷
دوست عزیز اواز ابوعطا و در گام شور استبه جهت اینکه استاد در نظر داشته اند گوشه عشاق و .. را نیز در ادامه گوشه حجاز در نتهای بالا اجرا نمایند، درامد ابوعطا را در نتهای پایین تر اغاز نموده اند و این گمان را در شما ایجاد نموده که اواز شور است..
user_image
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
۱۳۹۷/۰۴/۱۳ - ۱۶:۴۵:۲۹
سلام آقا مهدی عزیزفغان در دو نقل به کار رفته استاگر برای بلبل باشد نشان وصل است و فریاد از دورانی که سپری می شود نمونه هایی را از حضرت حافظ تقدیم می کنماما فرموده شادروان «رهی» هم به همین معناست :یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتمدارد دوران وصل را یاد می کند و افغان و آهی که در ایام وصل داشته است گویا رهی در اینجا بلبلی بوده که ب وصل گل رسیده است.این هم چند نمونه از حضرت حافظ:به هر سو بلبل عاشق در افغانتنعم از میان باد صبا کرد.................رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمیدوظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبیدصفیر مرغ برآمد بط شراب کجاستفغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشید...............گوش بگشای که بلبل به فغان می‌گویدخواجه تقصیر مفرما گل توفیق ببویایّام عزت مستدام
user_image
محسن
۱۳۹۹/۰۸/۲۶ - ۰۷:۰۷:۵۷
فغان در هر شکل بیان زمان و حال هجران است و یک معنی دارد
user_image
دکتر کریمی
۱۳۹۹/۰۹/۰۵ - ۰۷:۲۸:۳۰
زیبایی شعر همین حسرت غم عشق است.عشق که سراسر درد است و با این وجود مایه‌ی طرب. حقیقتا زیباست این شعر و با صدای استاد شجریان اسمانی شده.
user_image
Mntzr
۱۳۹۹/۰۹/۱۸ - ۱۵:۴۶:۵۴
درود بر همه دوستانبه نظر بنده حقیر نگاه شعرا مخصوصا شعرای.بزرگ با نگاه و جهان بینی ما متفاوت تراست قطعا آنها معنی عشق که به تعبیری همان محبت و انسانیت است را درک کرده اند. و عشق های زمینی برای انها ناچیز است این مفهوم در بیت 6 که میفرمایند درد بی‌عشقی ز جانم برده طاقت... نماینگر این موضوع است و این درد بی عشقی زمینی نیست بلکه عشق ربانی است
user_image
امیر نظری
۱۴۰۲/۰۸/۱۵ - ۱۳:۵۷:۰۱
اد ایامی که در گلشن فغانی داشتم در میان لاله و گل آشیانی داشتم
user_image
زهرا مبشری
۱۴۰۳/۰۶/۱۰ - ۰۷:۰۵:۵۴
همیشه عشق زمینی هم که نیاز فطری همه انسان هاست وقتی واقعی و خالص باشد پنجره دل را به سوی عشق آسمانی می گشاید وروح وقلب انسانها جلا می بخشد به نظرم شکوه شاعر از همان نداشتن عشق  دنیاییست
user_image
امیرحسین مقدم
۱۴۰۳/۰۷/۰۵ - ۱۴:۴۰:۵۵
درود  در مورد مقطع غزل برانم که :   بلبل طبع رهی باشد زتنهایی خموش    لطفا اساتید نظر دهند .  سپاسگزارم