رهی معیری

رهی معیری

حلقهٔ موج

۱

گه شکایت از گلی گه شکوه از خاری کنم

من نه آن رندم که غیر از عاشقی کاری کنم

۲

هر زمان بی‌روی ماهی همدم آهی شوم

هر نفس با یاد یاری نالهٔ زاری کنم

۳

حلقه‌های موج بینم نقش گیسویی کشم

خنده‌های صبح بینم یاد رخساری کنم

۴

گر سر یاری بود بخت نگونسار مرا

عاشقی‌ها با سر زلف نگونساری کنم

۵

باز نشناسد مرا از سایه چشم رهگذار

تکیه چون از ناتوانی‌ها به دیواری کنم

۶

درد خود را می‌برد از یاد گر من قصه‌ای

از دل سرگشته با صید گرفتاری کنم

۷

نیست با ما لاله و گل را سر الفت رهی

می‌روم تا آشیان در سایهٔ خاری کنم

تصاویر و صوت

دیوان کامل رهی معیری (سایه عمر، آزاده، ترانه ها) - تصویر ۲۱۷
عندلیب :
نازنین بازیان :

نظرات

user_image
نگین شکروی
۱۳۸۸/۱۱/۰۸ - ۱۳:۱۷:۳۳
بادرودوسپاس فراواندربیت اول "شکوه" ودربیت ششم "سرگشته" صحیح است.
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
ناشناس
۱۳۹۲/۰۲/۱۷ - ۰۳:۲۴:۳۶
بیت اول این غزل من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم حضرت حافظ را تداعی مینکد
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۱۷ - ۰۳:۵۵:۲۴
عش عربی به معنی لانه پرنده از اشیان درست شده است
user_image
کسرا
۱۳۹۵/۱۲/۰۶ - ۱۲:۳۵:۰۳
شیفته ی این غزل حضرت رهی هستم ... بسیار زیباست