
رهی معیری
یار دیرین
۱
به سوی ما گذار مردم دنیا نمیافتد
کسی غیر از غم دیرین به یاد ما نمیافتد
۲
منم مرغی که جز در خلوت شبها نمینالد
منم اشکی که جز بر خرمن دلها نمیافتد
۳
ز بس چون غنچه از پاس حیا سر در گریبانم
نگاه من به چشم آن سهی بالا نمیافتد
۴
به پای گلبنی جان دادهام اما نمیدانم
که میافتد به خاکم سایهٔ گل یا نمیافتد
۵
رود هر ذرهٔ خاکم به دنبال پریرویی
غبار من به صحرای طلب از پا نمیافتد
۶
مراد آسان به دست آید ولی نوشین لبی جز او
پسند خاطر مشکل پسند ما نمیافتد
۷
تو هم با سروبالایی سری داری و سودایی
کمند آرزو برجان من تنها نمیافتد
۸
نصیب ساغر می شد لب جانانه بوسیدن
رهی دامان این دولت به دست ما نمیافتد
تصاویر و صوت

نظرات
نگین شکروی
پاسخ: با تشکر از زحمت شما، غلطها تصحیح شدند و ابیات جاافتاده طبق فرموده اضافه شدند.