رهی معیری

رهی معیری

آیینه صبح

۱

داریم دلی صاف‌تر از سینه صبح

در پاکی و روشنی چو آیینه صبح

۲

پیکار حسود با من امروزی نیست

خفاش بود دشمن دیرینه صبح

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
وحید
۱۳۹۹/۰۸/۰۴ - ۰۶:۴۹:۵۶
داریم دلی صاف تراز سینه صبح (دل من مثل آغاز صبح و آسمان پاک، صاف است)در پاکی و روشنی چو آیینه صبح (مثال در من در پاکی و روشنی همانند انعکاس روشنایی صبح است)پیکار حسود با من امروزی نیستخفاش بود دشمن دیرینه صبح (دشمن من که حسود است و همانند خفاش است نمی‌تواند به من آسیبی برساند، چون من اهل صبح و روشنایی هستم و او همانند خفاش اهل تاریکی است و هیچگاه تاریکی و نور باهم جمع نمی‌شوند)
user_image
محسن
۱۳۹۹/۰۸/۲۷ - ۰۶:۲۹:۲۰
من ارتباطی میان خفاش و حسودی نمیابم در واقع شاعر معنی این مصرع را رها کرده و در مصرع بعد معنی متفاوتی ساخته که برای دوبیت و آن هم شاعری مانند رهی سطح پایین است
user_image
سئنا
۱۴۰۰/۰۱/۰۵ - ۱۲:۱۷:۵۲
نفرمایید محسن جان،! بیت اشکالی ندارد. این کاربرد، «اسلوب معادله» نام دارد که همواره در ادبیات بوده و هست و شعرای تمام دوره ها از آن بهره جسته‌اند و مثال در این مورد از ده‌ها هزار هم افزون است. تعریف آن هم چنین است: مصراعی را مصداق مصراع دیگر قرار دادن. در بیت اول شاعر می‌فرماید که دلم در صاف بودن از صبح برتر است و در پاکی و روشنی همتای صبح است. سپس در بیت دوم می‌فرماید اینکه دشمن حسود و بدخواه (در اینجا صرفا حسادت منظور نیست! دقت کنید!) با من در جنگ است چیز تازه ای نیست. خفاش شبگرد ( نماد تیرگی و پلیدی) همواره با صبح (نماد روشنی و پاکی که در بیت قبل شاعر دل خود را به آن تشبیه کرده بود) در تقابل است و از آن گریزان.به تعبیری دیگر: «همانطور که دشمنان و عنودان با من مشکل دارند، خفاش بدطینت هم با صبح پاک مشکل دارد». این، همان آرایه ی اسلوب معادله است.