رهی معیری

رهی معیری

شمارهٔ ۱۱ - مستانه

۱

ساقی بیا کز عقل و دین بیگانه‌ام بیگانه

وز نرگسِ مستانه‌ای دیوانه‌ام دیوانه

۲

او سرو و من در پای او

چون لاله‌ام خونین دل

۳

او شمع و من در عشق

پروانه‌ام پروانه

۴

در سینه دارم چو گل

آتشی بهر آتشین‌رویی

۵

دل را ز یک سو کشد موی او

و آن کرشمه از سویی

۶

برگشته مژگان دارد

گل در گریبان دارد

۷

با آن سینه چون آیینه‌اش

باشد نهان سنگ سیه در سینه‌اش

۸

باغ بهشتم کوی او

ای سر فدای کویش

۹

صبح امیدم روی او

ای جان فدای رویش

۱۰

خواهم که باز آید شبی در حلقهٔ درویشان

تا داد خود گیرد رهی از حلقهٔ گیسویش

تصاویر و صوت

دیوان کامل رهی معیری (سایه عمر، آزاده، ترانه ها) - تصویر ۴۴۷

نظرات