
رهی معیری
شمارهٔ ۱۳ - سیرم از زندگانی (ابوعطا)
۱
سیرم از زندگانی
در بهار جوانی
۲
زان که بی او ندارم
طاقت زندگانی
۳
ای که منعم نمایی، از پریشانی دل
میکنی از ملامت، خنده بر زاری دل
۴
تا که عاشق نگردی
حال عاشق ندانی
۵
شب نمیشود کز غمش خون نگریم
دورم از دل آرام خود چون نگریم
۶
سوزم از غم عشق موی سیاهی
از سیاهی بخت وارون نگریم
۷
کرده گردون، دور از آن ماه
حاصلم اشک، قسمتم آه
۸
چون ز گردش دور گردون ننالم
چون ز گردش دور گردون ننالم
تصاویر و صوت

نظرات