
رهی معیری
شمارهٔ ۲۱ - صبح شادی (داغ جدایی)
۱
بیا بیا که صبح شادی گذرد
به نامرادی گذرد
۲
بیا بیا جانا، که جان سپردم
به خاک من بگذر، که بی تو مردم
۳
ساقی به کجایی؟ کز داغ جدایی
چون لاله و گل خونین جگرم
وز باد صبا سرگشته ترم
۵
ریزد شب هجران، چون شبنم لرزان
خونابه دل، از چشم ترم
وز باد صبا سرگشته ترم
۷
بیا بیا جانا، که جان سپردم
به خاک من بگذر، که بی تو مردم
۸
به پریشان گیسویت
که همه شب بی رویت
۹
به گردون می رسد آهم
خدا داند و من
۱۰
به پیامی، یادم کن
به نگاهی شادم کن
۱۱
که از عالم تو را خواهم
خدا داند و من
۱۲
همه شب در انتظارم
به رهت ستاره بارم
۱۳
که شبی به سویم آیی
ز دلم گره گشایی
۱۴
بیا بیا جانا که جان سپردم
به خاک من بگذر، که بی تو مردم
نظرات