
رهی معیری
شمارهٔ ۳ - دامن عاشق
۱
تا دامن از من کشیدی
ای سرو سیمین تن من
۲
هر شب ز خونابه دل
پرگل بود دامن من
۳
بنشین چو گل در کنارم
تا بشکفد گل ز خارم
۴
ای روی تو لاله زارم
وی موی تو سوسن من
۵
ای جان و دل مسکن تو
خون گریم از رفتن تو
۶
دست من و دامن تو
اشک غم و دامن من
۷
ای گریه دل را صفا ده
رنگی به رخسار ما ده
۸
خاکم به باد فنا ده
ای سیل بنیان کن من
۹
وی مرغ شب همرهی کن
زاری به حال رهی کن
۱۰
تا بر دلم رحمت آرد
صیاد صیدافکن من
تصاویر و صوت

نظرات
محمد اردستانی