رهی معیری

رهی معیری

شمارهٔ ۳۲ - لاله خونین (افشاری)

۱

ای آتشین لاله، ای آتشین لاله، چون روی یاری

بر آن دل خونین، داغ که داری، داغ که داری

۲

ساغر بود پر می، ساغر بود پر می، در روزگارت

یا بی نوا چون من، در روزگاری، در روزگاری

۳

بخت اگر به کام تو بود، از چه خون به جام تو بود، به نوبهاران

خنده گر گناه تو بود، داغ دل گواه تو بود، به عشق یاران

۴

دل تو خونین، لب تو خندان، دلداده یا دلبری

ز روی لیلی، ز قلب مجنون، خندان و خونین تری

من هم از شراب محبت چون تو جرعه نوشم

جان و دل در آتش ولیکن لاله سان خموشم

۶

دارم دلی خونین، دارم دلی خونین، بی لاله رویی

افتاده چون اشکم، در خاک کویی، در خاک کویی

۷

جویی ز خون رانم، جویی ز خون رانم، از دیده، بی او

چون لاله ای بینم، بر طرف جویی، بر طرف جویی

۸

خیزد از جگر ناله من، دور از آتشین لاله من، به نوبهاران

دور از آن مه غنچه دهن، روز و شب بود دیده من، ستاره باران

۹

فتادم از پا، به ناتوانی، چون سایه در کوی او

صبا پیامی به مهربانی از من ببر سوی او

کاتشین عذار تو ای گل برده صبر و هوشم

جان و دل در آتش ولیکن لاله سان خموشم

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
شایان
۱۴۰۲/۱۱/۰۳ - ۱۸:۳۴:۱۰
به گوش جان سپردن این تصنیف از رهی معیری و روح الله خالقی با صدای استاد بنان واقعا لطف دیگری دارد ، به حق نوازشگر روح استروح همه ایشان شاد