رهی معیری

رهی معیری

شمارهٔ ۴۵ - بهار شادی

۱

سوی بستان شد ز نو وزان باد بهاری

بلبل با گل کرده تازه پیمان عشق و یاری

۲

چمن ز گل خبر دهد از جمال نکویان

صبا ز دل برد محن با نسیم بهاری

۳

شکوفه رخسار نکو آراید بنفشه از طره گره بگشاید

گیتی جوان شد نموده شبنم از گل بالین

۴

به گریه ابر از غم چون فرهاد

به خنده گل هر دم چون شیرین

۵

می آید ز صبا بوی گل، جلوه کند روی گل، با طنازی

بخور به شادی می که دور غم شد طی

۶

به پای سرو و گل، به بانگ چنگ و نی

تا یک دم فرصت داری

۷

هستی را نبود ثمری، غیر از مستی و بی خبری

طرف گلزاری، با گل رخساری، مستی کن

۸

ساقی می ده تا گل باقیست که ایام عمر جاویدان نیست

وفا نباشد چو خنده گل، دنیا را بهار شادی فرصت دان یارا

تصاویر و صوت

دیوان کامل رهی معیری (سایه عمر، آزاده، ترانه ها) - تصویر ۴۸۲

نظرات