رهی معیری

رهی معیری

شمارهٔ ۵۰ - داغ جدایی

۱

ساقیا امشب کجایی

تا ز خود یابم رهایی

۲

بی تو از داغ جدایی

سوختم آتش گرفتم

۳

تا گذشتی دامن افشان

دورم از دل، سیرم از جان

۴

وز غمت چون شمع لرزان

سوختم، آتش گرفتم

۵

من سراپا اشک و آهم

شعله بارد، از نگاهم

۶

شمع طرب بودی مرا، امشب چرا، از دیده نهانی؟

رفتی و از سودای تو، دارد دلم، داغی که ندانی

۷

داشتم آسودگی در کوی تو

سوختم چون شمع و گل، بی روی تو

۸

از خاطرم ای شادی محفل، نرفتی

از چشم تر رفتی، ولی از دل نرفتی

از چشم تر رفتی، ولی از دل نرفتی

تصاویر و صوت

نظرات