رهی معیری

رهی معیری

شمارهٔ ۶ - گلبرگ

۱

ز خون رنگین بود چون لاله دامانی که من دارم

بود صدپاره همچون گل گریبانی که من دارم

۲

مپرس ای هم‌نشین احوال زار من که چون زلفش، که چون زلفش

پریشان گردی از حال پریشانی که من دارم، که من دارم

۳

ندارد صبح روشن روی خندانی که او دارد، که او دارد

ندارد ابر نیسان چشم گریانی که من دارم، که من دارم

۴

غم عشق تو هر دم آتشی در دل برافروزد

بسوزد خانه را ناخوانده مهمانی که من دارم

۵

رهی از موج گیسویی دلم چون اشک می‌ریزد

به مویی بسته امشب رشتهٔ جانی رشتهٔ جانی که من دارم

تصاویر و صوت

دیوان کامل رهی معیری (سایه عمر، آزاده، ترانه ها) - تصویر ۱۷۸

نظرات