رهی معیری

رهی معیری

قطعهٔ ۲۶ - دلدادگان من (اقتباس از ترانه‌های بیلیتس)

۱

چون که دلداده نخستم، دید

ریخت در پای من، به دست امید

۲

آتشین پاره‌های بی‌جاده

پربها رشته‌های مروارید

۳

هریک از روشنی چو ماهی بود

زیب دیهیم پادشاهی بود

۴

وآن دگر طرفه جامه‌ای پرداخت

بادپای هنر به میدان تاخت

۵

در لطافت بهار حسنم گفت

وز جلالت قرین مهرم ساخت

۶

چهرگان مرا، به جلوه‌گری

خواند رشک ستاره سحری

۷

خواستار شوم ز کشی و ناز

عافیت‌سوز بود و افسون‌ساز

۸

آفت عقل بود و غارت هوش

آیت حسن بود و مایه ناز

۹

دید چون قامت رسای مرا

خم شد و بوسه داد پای مرا

۱۰

تو نه زر داری و نه زیور و زیب

نه سخن‌آفرینی و نه ادیب

۱۱

نه تو را، چهره‌ای است لاله‌فروش

نه تو را منظری است دیده‌فریب

۱۲

لیک یارم از این میانه تویی

ناوک عشق را نشانه تویی

تصاویر و صوت

عندلیب :

نظرات

user_image
سید محسن
۱۳۹۹/۰۱/۲۲ - ۱۳:۵۵:۴۲
آتشین پاره های بیجادهخواستار شوم زکشی و ناز-درست است
user_image
یلدا
۱۳۹۹/۰۴/۲۰ - ۰۳:۳۰:۴۳
زکشی به چه معناست؟ این مصراع رو چطور معنا می‌خونید و معنا میشه؟