
رهی معیری
قطعهٔ ۳۳ - بزم زهره
۱
تو ای آتشین زهره کز تابناکی
فروزان کنی بزم چرخ کهن را
۲
برون افکنی از پی دلفریبی
از آن نیلگون جامه، سیمینهتن را
۳
به روی تو زان فتنه شد خاطر من
که مانندهای روی معشوق من را
۴
ز روشنگرانت شبی انجمن کن
بیفروز از چهره آن انجمن را
۵
یکی بزم افلاکی و خسروانی
که درخور بود زهره چنگزن را
۶
چو آراستی محفل آسمانی
بخوان سوی بزمت من و ماه من را
تصاویر و صوت

نظرات