
رهی معیری
قطعهٔ ۴۳ - رشک جنان
۱
بعد از این دشت و دمن رشک جنان خواهد شد
زلف سنبل به چمن، مشکفشان خواهد شد
۲
باز بلبل که بود غره به ده روز بهار
غافل از محنت ایام خزان خواهد شد
۳
هرکه عاشقمنش افتاده و شاعرمسلک
بهر او باد صبا، نامهرسان خواهد شد
۴
چون شود پردهدری کار نسیم سحری
هرچه در پرده نهان است، عیان خواهد شد
۵
داد، در خرمن بیداد، شرر خواهد زد
اشک از دیده بدخواه، روان خواهد شد
۶
آن کسانی که نمیشد سرشان حرف حساب
بعد از این حرف حسابی سرشان خواهد شد
۷
گرچه کس غیر خدا غیب نداند، لیکن
آنچه گفتم به گمانم که همان خواهد شد
تصاویر و صوت

نظرات