رهی معیری

رهی معیری

قطعهٔ ۵۱ - وطن

۱

زنده باد آن کس که هست از جان هوادار وطن

هم وطن غمخوار او هم اوست غمخوار وطن

۲

دکتری فهمیده باید دست در درمان زند

تا ز نو بهبود یابد حال بیمار وطن

۳

هرکه دور از میهن خود در دیار غربت است

از برایش سرمه چشم است دیدار وطن

۴

تا خس و خار خیانت را نسازی ریشه کن

کی مصفا می‌شود بهر تو گلزار وطن

۵

پیکر مام وطن دانی چرا خم گشته است

زان که مشتی اجنبی خواهند، سربار وطن

۶

به که در فکر وطن، باشیم و فکر کار او

پیش از آن کز دست‌ها بیرون رود کار وطن

تصاویر و صوت

دیوان کامل رهی معیری (سایه عمر، آزاده، ترانه ها) - تصویر ۳۶۷
عندلیب :

نظرات

user_image
Aramis_Artwork
۱۴۰۲/۰۴/۱۲ - ۰۴:۳۲:۳۱
جان❤️🌿