رضی‌الدین آرتیمانی

رضی‌الدین آرتیمانی

غزل شمارهٔ ۵۲

۱

چو از جور رقیبان از در او بار می‌بستم

ره آمد شدن از گریه بر اغیار می‌بستم

۲

خوش آن خاری که چون سنگش بسر میزد من از حسرت

چو گل میچیدم و بر گوشهٔ دستار می‌بستم

۳

گشادم از در پیر مغان شد کاشکی ز اول

ز کف تسبیح می‌افکندم و زنار می‌بستم

۴

در آمد میشدم صد بار افزون از در یاری

دل خود گر رضی بر صورت دیوار می‌بستم

تصاویر و صوت

نظرات