
رضیالدین آرتیمانی
غزل شمارهٔ ۵۳
۱
پلاس تن به بر، از دست غم قبا کردم
به این لباس برش عرض مدعا کردم
۲
نماند حاجت کس ناروا نمیدانم
که گفت یا رب یا رب که من دعا کردم
۳
هزار حیف ندانی که دور از تو بمن
چها گذشت و چها دیدم و چها کردم
۴
نبود غیر کمالت بهر چه کردم گوش
مه جمال تو دیدم چو چشم وا کردم
۵
جهان ز حرف تو پر بود تا بدم خاموش
بریده باد زبانم سخن چرا کردم
۶
به اتفاق رضی آمدم به طوف درت
تو را ندیدم آنجا و کربلا کردم
نظرات