رضی‌الدین آرتیمانی

رضی‌الدین آرتیمانی

غزل شمارهٔ ۶

۱

خون شد دل پاره پارهٔ ما

مردیم و نکرد چٰارهٔ ما

۲

دادیم به کفر زلفش ایمان

شاید که شود کفارهٔ ما

۳

بندیم ز شکوه لب و لیکن

خون میچکد از نظارهٔ ما

۴

بااینهمه غم، نمیشود آب

آه از دل سنگ خارهٔ ما

۵

بستیم رضی لب و توان یافت

پیغام دل از نظارهٔ ما

تصاویر و صوت

نظرات