
رضیالدین آرتیمانی
غزل شمارهٔ ۷
۱
جاه دنیا سر بسر نوک سنان و خنجر است
پا بدین ره کی نهد آنرا که چشمی بر سر است
۲
سر به بالین چون نهد آنرا که دردی در دلست
خواب شیرین چون کند آن را که شوری در سر است
۳
هفت کشور گشتم و درمان دردم کس نکرد
یا رب این درمان دردم در کدامین کشور است
۴
پارسائی راست ناید، یار ما آسوده باش
حقه بازی دیگر و شمشیربازی دیگر است
۵
راست بنگر جانب این پیره زال کج نهاد
کاین جلب پیوسته رنگینپار خون شوهر است
۶
در فراقم یاد آنشب همچو آب و آتش است
در مزاقم حسرت آن لب چو شیر و شکر است
۷
از خرابات و حرم چیزی نشد حاصل رضی
اینقدر معلوم شد کان نشئه جائی دیگر است
تصاویر و صوت

نظرات
مریم السادات لطیفی