
رضیالدین آرتیمانی
غزل شمارهٔ ۷۹
۱
این نگه و چشم و زلف و رو که تو داری
با دل آسوده سنگ را نگذاری
۲
با لبش ای لعل ناب در چه حسابی
با رخش ای آفتاب در چه شماری
۳
از تو یکی قطره آب بحر محیط است
و ز تو یکی ذره ز آفتاب هزاری
۴
دین و دل ای پادشاه صورت و معنی
ما بتو دادیم، اختیار تو داری
۵
هیچ تو از روز بازخواست نترسی
هیچ تو شرم از خدا و خلق نداری
۶
دل چو رضی مینهی به درد وداعش
چاره نداری جز آنکه جان بسپاری
تصاویر و صوت

نظرات