رودکی

رودکی

شمارهٔ ۱۳

۱

رودکی چنگ بر گرفت و نواخت

باده انداز، کو سرود انداخت

۲

زان عقیقین میی، که هر که بدید

از عقیق گداخته نشناخت

۳

هر دو یک گوهرند، لیک به طبع

این بیفسرد و آن دگر بگداخت

۴

نابسوده دو دست رنگین کرد

ناچشیده به تارک اندر تاخت

تصاویر و صوت

دیوان رودکی سمرقندی (براساس نسخه سعید نفیسی - ی ـ براگینسکی) - رودکی سمرقندی - تصویر ۶۸

نظرات

user_image
رهام
۱۳۹۶/۱۲/۰۴ - ۰۸:۰۴:۳۱
بسیار زیبا
user_image
علیرضا اسدی
۱۴۰۰/۱۲/۰۷ - ۱۲:۱۷:۵۵
معنا: ۱. (انداختنِ اول به معنایِ آشامیدن به یک بار و به شتاب و یک دفعه است و نه جرعه جرعه نوشیدن، انداختنِ دوم به معنایِ سرودن و گفتن) رودکی مشغولِ نواختنِ چنگ شد و سرودخوانی آغاز کرد پس (تو ای شنونده) شراب سرکش. ۲. از آن میِ سرخی که هم‌رنگِ عقیق است و هرکه دید-اش از سنگِ عقیقِ آب‌شده و ذوب شده تشخیص‌اش نمی‌دهد. ۳. می و عقیق هر دو از یک گوهر و ریشه‌اند اما یکی سرد و منجمد شده و دیگری آتشین و مایع. ۴. می چنان سرخ است که هنوز دست به آن نرسیده سایه‌یِ جام (احتمالا شیشه‌ای) دست را سرخ‌رنگ می‌کند و هنوز به لب نرسیده بوی‌اش به مغز می‌رسد (و هوش را می‌رباید).