رودکی

رودکی

شمارهٔ ۱۹

۱

به خیره برشمرد سیر خورده گرسنه را

چنان که درد کسان بر دگر کسی خوارست

۲

چو پوست روبه ببینی به خان واتگران

بدان که: تهمت او دنبهٔ به سر کارست

تصاویر و صوت

دیوان رودکی سمرقندی (براساس نسخه سعید نفیسی - ی ـ براگینسکی) - رودکی سمرقندی - تصویر ۷۰

نظرات

user_image
همایون حسینیان
۱۳۹۵/۰۹/۲۸ - ۰۱:۲۳:۵۷
واتگران = پوستین دوزان
user_image
محمد ت
۱۳۹۷/۰۲/۱۷ - ۰۵:۱۴:۵۰
لطفن می توانید راهنمایی کنید که معنی بیت آخر چیست؟ هر چند که در لغت نامه ی دهخدا این بیت به صورت زیر آمده:چو پوست روبه بینی به خان واتگرانبدان که تهمت او دنبه ای به شدکار استشدکار: شخم . شیارکه در این ریخت هم منظور شاعر برایم روشن نیست.
user_image
شاگرد
۱۳۹۹/۱۰/۱۵ - ۰۵:۳۶:۰۴
به نظر من هم "به شدکار" صحیح است. البته در لغت نامه دهخدا هم "دنبه ای به شدکار" و هم "دنبه ای بسرکار"آمده.اما "به شدکار" کاملا معنا رو میرسونه:اول صفت انسانهای بی نیاز اما بی اخلاق رو گفته که خودشون رو بی جهت بی نقص و برتر و دیگران رو خوار و حقیر میدونن و دربیت بعد مثال؛گفته اگه یه پوستین دوز فرصت طلبی در بساطش پوست روباه رو کرد دروغ میگه و در اصل دنبه ای هست که چندتا شیار روش انداخته داره جای پوست روباه نشون میده.(البته کسی دنبه رو با پوست اشتباه نمیگیره اما شاعر با این تشبیه و اغراق داره اوج گستاخی یه انسان بی اخلاق رو نشون میده.)
user_image
nabavar
۱۳۹۹/۱۰/۱۵ - ۰۹:۳۶:۵۲
چو پوست روبه ببینی به خان واتگرانبدان که: تهمت او دنبهٔ به سر کارستمانای بعیدی هم در ذهنم آمددنبه ای ست که مشتری را سرِ کار می گذاردبه اصطلاح امروزی [ سرِکار گذاشتن ] هم جور در میآید.
user_image
علی مظفری‌سیرجانی
۱۴۰۲/۰۹/۲۵ - ۰۳:۴۵:۱۹
در برخی لهجه‌هایِ فارسی، پارچه را «کار» می‌نامند. اگر این معنا را بپذیریم، رودکی می‌گوید پوستین‌دوز به جای فروختن پوستِ روباه که ارزنده است، بر روی دنبه، پارچه‌ای به رنگ پوست روباه کشیده است و به همان قیمت می‌خواهد که بفروشدش.