
رودکی
شمارهٔ ۲۹
۱
از دوست بهر چیز چرا بایدت آزرد؟
کین عیش چنین باشد گه شادی و گه درد
۲
گر خوار کند مهتر، خواری نکند عیب
چون بازنوازد، شود آن داغ جفا سرد
۳
صد نیک به یک بد نتوان کرد فراموش
گر خار بر اندیشی خرما نتوان خورد
۴
او خشم همی گیرد، تو عذر همی خواه
هر روز به نو یار دگر مینتوان کرد
تصاویر و صوت

نظرات
بهرام مشهور
Kako Kalahan