رودکی

رودکی

شمارهٔ ۳۸

۱

جز آن که مستی عشقست هیچ مستی نیست

همین بلات بس است، ای به هر بلا خرسند

۲

خیال رزم تو گر در دل عدو گردد

ز بیم تیغ تو بندش جدا شود از بند

۳

ز عدل تست به هم باز و صعوه را پرواز

ز حکم تست شب و روز را به هم پیوند

۴

به خوشدلی گذران بعد ازین، که باد اجل

درخت عمر بداندیش را ز پا افگند

۵

همیشه تا که بود از زمانه نام و نشان

مدام تا که بود گردش سپهر بلند

۶

به بزم عیش و طرب باد نیک‌خواه تو شاد

حسود جاه تو بادا ز غصه زار و نژند

تصاویر و صوت

دیوان رودکی سمرقندی (براساس نسخه سعید نفیسی - ی ـ براگینسکی) - رودکی سمرقندی - تصویر ۷۸

نظرات