
رودکی
شمارهٔ ۴۸
۱
هر باد، که از سوی بخارا به من آید
با بوی گل و مشک و نسیم سمن آید
۲
بر هر زن و هر مرد، کجا بروزد آن باد
گویی: مگر آن باد همی از ختن آید
۳
نی نی، ز ختن باد چنو خوش نوزد هیچ
کان باد همی از بر معشوق من آید
۴
هر شب نگرانم به یمن تا تو برآیی
زیرا که سهیلی و سهیل از یمن آید
۵
کوشم که: بپوشم، صنما، نام تو از خلق
تا نام تو کم در دهن انجمن آید
۶
با هر که سخن گویم، اگر خواهم وگر نی
اول سخنم نام تو اندر دهن آید
تصاویر و صوت

نظرات
سیامک
رستم وهاب زاده
عبدالرضا ناظمی