رودکی

رودکی

شمارهٔ ۷

۱

جهانا! چه بینی تو از بچگان

که گه مادری، گاه مادندرا؟

۲

نه پاذیر باید تو را نه ستون

نه دیوار خشت و نه زآهن درا

تصاویر و صوت

دیوان رودکی سمرقندی (براساس نسخه سعید نفیسی - ی ـ براگینسکی) - رودکی سمرقندی - تصویر ۶۳

نظرات

user_image
دکتر ترابی
۱۳۹۳/۰۲/۰۹ - ۱۳:۲۳:۵۸
گرچه با چنین نیز بی مانا نیست( زبان رودکی است و من مانا را به جای معنا آوردم ، که به گمانم درست هم باشد) اما در مصرع دوم میفرماید : گاه مادری و گاه نامادری ( مادر اندر، برادر اندر، پدر اندر خواهر اندر به جای نامادری و..... .... به کار برده شده و میشود) پاذیر یا پاده آن گونه که من به یاد می آورم ستونهای چوبی را می گفتند که بر بالای آنها داربست مو بود. و الله اعلم.( مادندرا= مادر اندرا)
user_image
مهرداد پارسا
۱۳۹۶/۰۴/۱۴ - ۱۳:۳۱:۰۰
"پاذیر" آن گونه که در صحاح الفرس آمده به معنی تیری چوبی است که زیر دیواری قرار می دهند تا از خراب شدن و ریزش آن جلوگیری کند.
user_image
مهرداد پارسا
۱۳۹۶/۰۹/۲۸ - ۲۰:۱۸:۰۸
نگاه تراژیک اصیل ایرانی باز اینجا در توصیف رودکی خودش را نمایان می‌کند. در نگاه اساطیری و اسطوره‌ای اصیل ایرانی که در اساطیر یونان و داستان‌های آن نیز مشاهده می‌شود علی الظاهر افراد پس از مرگ، نیستی را باور دارد؛ و هر چند از جهانی دیگر نیز گاه به تلویح سخن می‌گویند اما در شرح و توصبف آن نمی‌کوشند و از ذات احساسات و تعاریفی که از مرگ و زندگی ارایه می‌دهند می‌شود فهمید که در نگاه تراژیک آنها پس از مرگ نیستی خواهد بود. مثلا فردوسی در شاهنامه می‌گوید: جهانا مپرور چو خواهی درود/ چو می‌بدروی، پروریدن چه سود! یعنی اینجا آن ذات حقیقیِ باور افراد که موقع غلیان عواطف خود را نمایان می‌کند مشخص می‌شود که همان نگاه تراژیک به زندگی و غنیمت شمردن دم و همان هستی‌شناسی خیامی معروف است که امروز در اگزیستانسیالیسم جهانگیر شده است.