شما اینجا هستید :
رودکی

رودکی

بخش ۴

۱

شب زمستان بود، کپی سرد یافت

کرمکی شبتاب ناگاهی بتافت

۲

کپیان آتش همی پنداشتند

پشتهٔ هیزم برو بر داشتند

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
سید حامد میری
۱۳۸۹/۰۵/۲۶ - ۰۶:۵۰:۰۸
در بیت دوم مصراع چهارم کلمه "آتش "درستش" هیزم" است چرا که کپیان کرم شب تاب را آبش پنداشته بودند وهیزم آوردند روی آن انراختند تاگرم شوند
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
۵۳
۱۳۹۱/۰۱/۱۳ - ۰۹:۲۷:۱۲
کپی:میمون
user_image
ناشناس
۱۳۹۲/۰۲/۱۶ - ۰۱:۵۱:۱۹
دکتر احمد ضابطی جهرمی میگفتند که واژه لاتین کپی به معنی نسخه برداری از همین واژه پارسی کپی به معنای میمون است. چون میمون جانور مقلدی است. ایشان میگفتند از آن جا که میمون تقریبا گوژپشت است و روی خود کپ کرده است به او کپی میگفته اند.ظاهرا پ در کپی مشدد باشد.
user_image
حمیدرضا
۱۳۹۲/۰۲/۱۶ - ۰۲:۵۱:۰۱
@ناشناس:به ذهن من خیلی دور می‌رسد: تلفظ «کپّی» به صورت «kappi» یعنی به فتح پ است (در زبان محلی ما در حوالی اراک کلمه‌ای با تلفظ کپّو داریم که نوعی طعنه و دشنام و عتاب برای افرادی است که ادای دیگران را در می‌آورند یا خیلی زشترو هستند) و با کُپی فرق دارد تلفظش.
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۱۶ - ۰۵:۱۳:۳۶
کپی میمون است ولی copy یعنی زیاد و در فرانسه copieuse به معنی فراوان و بسیار است لغات های زیادی از فارسی در فرانسه هست چه وأم از فارسی چه بخاطر همریشگی انها باهم اما این لغت از فارسی نیست
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۱۶ - ۰۵:۱۸:۲۳
کپو به لری یعنی سر و با cap به معنی سر انگلیسی هم ریشه است و وامگیری نیست
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۱۶ - ۰۵:۲۲:۲۴
استاد بزرگوار دکتر جهرمی اصطلاح کوپ کردن هم با کپی مربوط نیست زیرا کوپ کردن ریشه در اوستا دارد به معنی خشم و بر افروختن و امروز در میان هزاره های افغانستان کاربرد دارد اما ایا این همان کوپ کردن ماست نمی دانم ؟ پروهان ها باید استوار تر باشند
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۱۶ - ۰۶:۰۷:۲۰
کوپه شاخ حجامت باشد و فارسی است و در اوستا به معنی همان جانور تک شاخ است و یا unicorn
user_image
امین کیخا
۱۳۹۸/۰۹/۰۱ - ۱۸:۲۶:۰۲
اینکه بوزینه هم ابوزنا است هم جای تردید دارد به نظرم بوزینه هم از پوزینه یا پوزنه است که در فرهنگها به همین معنا امده است و به معنای موجود پوزه دار باید باشد .
user_image
نبی احمدی
۱۴۰۰/۰۸/۰۵ - ۱۹:۲۳:۴۸
بیت دوم چنین است: کپّیان آتش همی پنداشتند پشتەی هیزم بر او بگذاشتند    
user_image
deargoli deargoli@gmail.com
۱۴۰۱/۰۱/۲۴ - ۱۶:۵۹:۱۱
کرمک شبتاب ناگاهی بتافت پشتەی هیزم بر او  برداشتند دیوان شعر رودکی تصحیح دکتر جعفر شعار، ص17 نشرقطره1382 دکتر مجتبی گلی دانشگاه آزاد مشهد deargoli@gmail.com
user_image
امیر رزبانی
۱۴۰۲/۱۱/۱۶ - ۲۲:۵۵:۱۱
کاپی در جاجرم خراسان به معنی فرد گوشه گیر و منزوی است.یعنی کسی که یک گوشه کپ میکند و مینشنید.همچنین یک پرنده هم هست که همین ویژگی تنهایی را دارد.و کپ کردن هم مصطلح است یعنی چپه کردن ولی تا بحال به معنی میمون نشنیده بودم