رودکی

رودکی

پاره ۲۷

۱

مکن خویشتن از ره راست گم

که خود را به دوزخ بری بافدم

تصاویر و صوت

دیوان رودکی سمرقندی (براساس نسخه سعید نفیسی - ی ـ براگینسکی) - رودکی سمرقندی - تصویر ۱۷۰

نظرات

user_image
علی
۱۳۹۸/۱۱/۲۱ - ۰۱:۰۶:۵۸
بافدملغت‌نامه دهخدابافدم . [ دَ / دُ] (اِ) عاقبت . انجام . پایان کار. (برهان قاطع). عاقبت کارها. (فرهنگ جهانگیری ). عاقبت باشد. (فرهنگ اسدی ص 340). فرجام . (شرفنامه ٔ منیری ). آخر :گرچه هر روز اندکی برداردشبافدم روزی بپایان آردش .رودکی .بودنت در خاک باشد بافدمهمچنان کز خاک بود انبودنت .رودکی .چه بایدت کردن کنون بافدممگر خانه روبی چو روبه به دم .بوشکور.محکم کند سرهای خم تا ماه پنجم یا ششموانگه بیاید بافدم وانگه بیارد باطیه .منوچهری .براسب گمان از ره راست چمقرارت به دوزخ بود بافدم .اسدی .درنسخه ٔ حسین وفائی وادات الفضلاء بجای فاء، قاف یعنی :باقدم نوشته شده است . (فرهنگ شعوری ج 1 ورق 177) و آن براساسی نیست و بافدم نیز چون باقدم مرکب است از (افدم + ب اضافه ) و در پهلوی بمعنی آخرین و نهائی است و ضبط بافدم را اسدی استخراج کرده است که در لغت فرس گوید «بافدم عاقبت باشد. رودکی گوید :مکن خویشتن از ره راست گمکه خود رابدوزخ بری بافدم ...»یعنی به عاقبت . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).