رودکی

رودکی

شمارهٔ ۲۶

۱

هیچ راحت می‌نبینم در سرود و رود تو

جز که از فریاد و زخمه‌ات خلق را کاتوره خاست

تصاویر و صوت

دیوان رودکی سمرقندی (براساس نسخه سعید نفیسی - ی ـ براگینسکی) - رودکی سمرقندی - تصویر ۱۲۸

نظرات

user_image
پروین آزادی
۱۳۹۵/۰۲/۰۷ - ۰۴:۵۵:۴۴
کاتورهفرهنگ لغت عمید(صفت) ‹کاتور› [قدیمی][kāture] 1. سرگشته؛ سرگردان؛ گیج؛ حیران.2. (اسم مصدر) سرگشتگی؛ سرگردانی: ♦ هیچ راحت می‌نبینم در سرود و رود تو / جز که از فریاد و زخمه‌ات خلق را کاتوره خاست (رودکی: 521).