سعدی

سعدی

بخش ۲۵ - در تغیر روزگار و انتقال مملکت

۱

شنیدم که در مصر میری اجل

سپه تاخت بر روزگارش اجل

۲

جمالش برفت از رخ دل فروز

چو خور زرد شد بس نماند ز روز

۳

گزیدند فرزانگان دست فوت

که در طب ندیدند داروی موت

۴

همه تخت و ملکی پذیرد زوال

به جز ملک فرمانده لایزال

۵

چو نزدیک شد روز عمرش به شب

شنیدند می‌گفت در زیر لب

۶

که در مصر چون من عزیزی نبود

چو حاصل همین بود چیزی نبود

۷

جهان گرد کردم نخوردم برش

برفتم چو بیچارگان از سرش

۸

پسندیده رایی که بخشید و خورد

جهان از پی خویشتن گرد کرد

۹

در این کوش تا با تو ماند مقیم

که هرچ از تو ماند دریغ است و بیم

۱۰

کند خواجه بر بستر جان‌گداز

یکی دست کوتاه و دیگر دراز

۱۱

در آن دم تو را می‌نماید به دست

که دهشت زبانش ز گفتن ببست

۱۲

که دستی به جود و کرم کن دراز

دگر دست کوته کن از ظلم و آز

۱۳

کنونت که دست است خاری بکن

دگر کی بر آری تو دست از کفن؟

۱۴

بتابد بسی ماه و پروین و هور

که سر بر نداری ز بالین گور

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 387
بوستان سعدی به خط رکن‌الدین مسعود کاشانی مورخ ۱۰۳۹ هجری آگرهٔ هند » تصویر 145
بوستان به خط  بابا شاه بن سلطان علی مورخ ۹۸۹ هجری قمری » تصویر 76
بوستان سعدی مذهب و مصور نوشته شده در قرن نهم هجری قمری در ایران » تصویر 82
شرح بوستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 125

نظرات

user_image
ایت کرد
۱۳۹۴/۰۶/۲۳ - ۰۵:۰۰:۵۴
هور یکی از واژه های مهم و شاید مهمترین واژه ایرانی است که تاکنون زنده مانده است .منشا آن اوستا است و در فلات ایران به صورت های : مهر ، هور ، خور ، هُور ، خورشیت ،خورشید ، آفتاب ، آفتاو ، افتاو ، .... تلفظ و گویش می شود و این به غیر از متون کهن و باستانی ایرانی است و به خوبی گستره فرهنگی ایران را مشخص می کند ؛فردوسی در شاهنامه 67 بار از واژه هور استفاده کرده است.سه جنگ گران کرده شد در سه روز چه در شب چه در هور گیتی فروزز شبگیر تا سایه گسترد هور همی این برآن آن برین کرد زور اسدی توسی در گرشاسب نامه 15 بار از آن استفاده کرده است ، نظامی گنجوی 6 بار انوری :گیر که گیتی همه چنگست و نای گیر که گردون همه ماهست و هورسعدی : بتابد بسی ماه و پروین و هور که سر بر نداری ز بالین گور سلمان ساوجی :آنکه از کبر، یک وجب می‌دید از سر خویش تا به افسر هورآن شنیدستی که ارباب تجارت گفته اند مهر بر دختر منه ور خود بود چون ماه و هور سنایی :چو حورم نهان و چو هور آشکارا ولیک از حقیقت نه حورم نه هورمبهاالدین زکریای عراقی : چون به جیب افق فرو شد هور روشنی شد ز صحن عالم دورو دیگر شاعران فلات ایران از جمله : شیخ محمود شبستری ، عطار ، اسعد گرگانی ، قاآنی ، اقبال لاهوری ، محتشم کاشانی ، بهار ، بیدل دهلوی ، مسعود سعد سلمان ، وحشی بافقی ، منوچهری و ....