
سعدی
بخش ۳۴ - گفتار اندر نواخت لشکریان در حالت امن
۱
دلاور که باری تهور نمود
بباید به مقدارش اندر فزود
۲
که بار دگر دل نهد بر هلاک
ندارد ز پیکار یأجوج باک
۳
سپاهی در آسودگی خوش بدار
که در حالت سختی آید به کار
۴
سپاهی که کارش نباشد به برگ
چرا دل نهد روز هیجا به مرگ؟
۵
کنون دست مردان جنگی ببوس
نه آنگه که دشمن فرو کوفت کوس
۶
نواحی ملک از کف بدسگال
به لشکر نگه دار و لشکر به مال
۷
ملک را بود بر عدو دست، چیر
چو لشکر دل آسوده باشند و سیر
۸
بهای سر خویشتن میخورد
نه انصاف باشد که سختی برد
۹
چو دارند گنج از سپاهی دریغ
دریغ آیدش دست بردن به تیغ
۱۰
چه مردی کند در صف کارزار
که دستش تهی باشد و کار، زار
تصاویر و صوت




نظرات
رهام
رهام
امین کیخا
حمید سامانی