سعدی

سعدی

بخش ۳۵ - گفتار اندر تقویت مردان کار آزموده

۱

به پیکار دشمن دلیران فرست

هژبران به ناورد شیران فرست

۲

به رای جهاندیدگان کار کن

که صید آزموده‌ست گرگ کهن

۳

مترس از جوانان شمشیر زن

حذر کن ز پیران بسیار فن

۴

جوانان پیل افکن شیرگیر

ندانند دستان روباه پیر

۵

خردمند باشد جهاندیده مرد

که بسیار گرم آزموده‌ست و سرد

۶

جوانان شایستهٔ بخت ور

ز گفتار پیران نپیچند سر

۷

گرت مملکت باید آراسته

مده کار معظم به نوخاسته

۸

سپه را مکن پیشرو جز کسی

که در جنگها بوده باشد بسی

۹

به خردان مفرمای کار درشت

که سندان نشاید شکستن به مشت

۱۰

رعیت نوازی و سر لشکری

نه کاری است بازیچه و سرسری

۱۱

نخواهی که ضایع شود روزگار

به ناکاردیده مفرمای کار

۱۲

نتابد سگ صید روی از پلنگ

ز روبه رمد شیر نادیده جنگ

۱۳

چو پرورده باشد پسر در شکار

نترسد چو پیش آیدش کارزار

۱۴

به کشتی و نخجیر و آماج و گوی

دلاور شود مرد پرخاشجوی

۱۵

به گرمابه پرورده و عیش و ناز

برنجد چو بیند در جنگ باز

۱۶

دو مردش نشانند بر پشت زین

بود کش زند کودکی بر زمین

۱۷

یکی را که دیدی تو در جنگ پشت

بکش گر عدو در مصافش نکشت

۱۸

مخنث به از مرد شمشیر زن

که روز وغا سر بتابد چو زن

۱۹

چه خوش گفت گرگین به فرزند خویش

چو قربان پیکار بربست و کیش

۲۰

اگر چون زنان جست خواهی گریز

مرو آب مردان جنگی مریز

۲۱

سواری که در جنگ بنمود پشت

نه خود را که نام آوران را بکشت

۲۲

شجاعت نیاید مگر زآن دو یار

که افتند در حلقهٔ کارزار

۲۳

دو همجنس همسفرهٔ همزبان

بکوشند در قلب هیجا به جان

۲۴

که تنگ آیدش رفتن از پیش تیر

برادر به چنگال دشمن اسیر

۲۵

چو بینی که یاران نباشند یار

هزیمت ز میدان غنیمت شمار

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 403
بوستان سعدی به خط رکن‌الدین مسعود کاشانی مورخ ۱۰۳۹ هجری آگرهٔ هند » تصویر 170
شرح بوستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 151

نظرات

user_image
رضا
۱۳۹۳/۱۲/۰۷ - ۲۲:۰۹:۵۸
به پیکار دشمن دلیران فرستهژبران به آورد شیران فرست
user_image
۷
۱۳۹۵/۱۲/۲۴ - ۱۲:۰۶:۰۰
چه خوش گفت گرگین به فرزند خویشچو بربست قربان پیکار و کیشقَربان=جای کمان=کمانداناگر چون زنان جست خواهی گریزمرو آب مردان جنگی مریزآب=آبرو
user_image
۷
۱۳۹۵/۱۲/۲۴ - ۱۲:۰۸:۲۵
به خردان مفرمای کار درشتکه سندان نشاید شکستن به مشتاین بیت را باید زر گرفت،عجب دنیایی شده وارونه وارونه
user_image
۷
۱۳۹۵/۱۲/۲۴ - ۱۲:۱۹:۳۵
به پیکار دشمن دلیران فرستهزبران به آورد شیران فرستهژبر یا هزبر در اصل واژه عربی است هم معنی با اسد،شیر،حیدر و ضیغم که در شاهنامه هم بارها بکار رفته است هم به شکل هزبر و هم به شکل هژبر:چنین گفت با زال کین غم چراستبه چشم هژبر اندرون نم چراستیکی آفرین کرد سام دلیرکه تهما هژبرا بزی شاد دیرهمی‌بود بر تخت زر با کلاهو را دید برتازیی چون هزبر
user_image
پریشان روزگار
۱۳۹۵/۱۲/۲۴ - ۱۷:۱۸:۲۲
جناب 7 واژه هژیر را همه فرهنگها فارسی میدانند از آن جمله لغت فرس ، لغت دری به مانای نیک ، شایسته ،خوب و هم چابک و جلد و دلیر.
user_image
۷
۱۳۹۵/۱۲/۲۶ - ۱۲:۰۸:۴۸
درودhožabr هژبر هست نه هژیر hažir
user_image
پریشان روزگار
۱۳۹۵/۱۲/۲۶ - ۱۲:۱۷:۲۲
درود بر 7 برای روشنگری
user_image
باقری
۱۳۹۷/۱۱/۱۷ - ۰۳:۲۳:۰۰
باسلام من خواستم تشکرکرده باشم(ممنون)
user_image
Gholam Balouch
۱۳۹۹/۱۱/۲۱ - ۰۵:۱۶:۳۲
هژبران به ناورد شیران فرست .ناورد= نهَ وَرد که همان نَبَرد است.
user_image
ابوتراب صمیمی
۱۴۰۲/۰۴/۱۵ - ۱۰:۱۸:۵۱
سگ کار دیده بدرد پلنگ  گریزان شود شیر نادیده جنگ