
سعدی
بخش ۳۸ - گفتار اندر دفع دشمن به رای و تدبیر
۱
میان دو بدخواه کوتاه دست
نه فرزانگی باشد ایمن نشست
۲
که گر هر دو باهم سگالند راز
شود دست کوتاه ایشان دراز
۳
یکی را به نیرنگ مشغول دار
دگر را برآور ز هستی دمار
۴
اگر دشمنی پیش گیرد ستیز
به شمشیر تدبیر خونش بریز
۵
برو دوستی گیر با دشمنش
که زندان شود پیرهن بر تنش
۶
چو در لشکر دشمن افتد خلاف
تو بگذار شمشیر خود در غلاف
۷
چو گرگان پسندند بر هم گزند
بر آساید اندر میان گوسفند
۸
چو دشمن به دشمن بود مشتغل
تو با دوست بنشین به آرام دل
تصاویر و صوت



نظرات
محمد سالمی
نبی پلویی امیرآبادی
نردشیر
نبی پلویی امیرآبادی
نبی پلویی امیرآبادی