سعدی

سعدی

بخش ۳۸ - گفتار اندر دفع دشمن به رای و تدبیر

۱

میان دو بدخواه کوتاه دست

نه فرزانگی باشد ایمن نشست

۲

که گر هر دو باهم سگالند راز

شود دست کوتاه ایشان دراز

۳

یکی را به نیرنگ مشغول دار

دگر را برآور ز هستی دمار

۴

اگر دشمنی پیش گیرد ستیز

به شمشیر تدبیر خونش بریز

۵

برو دوستی گیر با دشمنش

که زندان شود پیرهن بر تنش

۶

چو در لشکر دشمن افتد خلاف

تو بگذار شمشیر خود در غلاف

۷

چو گرگان پسندند بر هم گزند

بر آساید اندر میان گوسفند

۸

چو دشمن به دشمن بود مشتغل

تو با دوست بنشین به آرام دل

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 405
بوستان سعدی به خط رکن‌الدین مسعود کاشانی مورخ ۱۰۳۹ هجری آگرهٔ هند » تصویر 178
شرح بوستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 154

نظرات

user_image
محمد سالمی
۱۳۹۷/۰۷/۱۶ - ۰۷:۰۵:۰۰
سلام. مصرع اول از بیت نخستین، به این شکل غلط است:میان دو بد خواه کوتاه دستنه فرزانگی باشد ایمن نشستصحیح آن به صورت زیر است:بد خواه غلط است بدخواه درست است.
user_image
نبی پلویی امیرآبادی
۱۴۰۱/۰۱/۲۰ - ۱۸:۲۲:۳۸
سعدی در پاره از داستان‌های شاعرانه ی خود تنها راه نجات بشریت از تمامی رذائل و صفات بد اخلاقی را در برچیده شدن و از میان رفتن فاعل آن می‌داند و هیچ ابایی از انجام این کار(به قتل رساندن)ندارد .و همراهان و مخاطب او گویی منتطر آن لحظه ای هستند که فریاد شادی سر دهند در آن هنگامه ی از میان بردن ...تا این بیت سعدی خود را بدرستی نشان دهد که : پرتوی نیکان نگیرد آنکه بنیادش بداست تربیت نااهل را چون گردان بر گنبد است
user_image
نردشیر
۱۴۰۳/۰۱/۰۲ - ۱۷:۲۲:۲۸
عجب سیاست مداری ست
user_image
نبی پلویی امیرآبادی
۱۴۰۳/۰۱/۱۷ - ۲۰:۳۴:۲۳
بسیار بسیار ما را فریفته اند اینکه به ما آموختند که که سعدی فقط یک شاعر است سعدی یک شاعر نیست سعدی ۱ عارف است یک عاشق است یک معلم است یک حکیم است یک فرزانه است یک یک درویش است یک قاضی است یک وزیر است یک حکیم است یک متکلم است یک استاد است یک پدر است یک مادر است یک فرزند است یک همه چیز است یک بی همه چیز است سعدی در هزارتوی این جهان افکار خود را چنان در عین درستی به ما ی‌آموزد که تو راهی را جز این نداری که تمام و کمال حرف او را به گوش جان بسپاری سعدی خود خداوندگاریست بی تمثیل ۱ لهه‌ای در انزوای بشریت یک حقیقت محض
user_image
نبی پلویی امیرآبادی
۱۴۰۳/۰۱/۱۷ - ۲۰:۳۶:۲۱
و حاشا و حاشا اگر نیاموزیم از این خون آشام مهین مرتبه از این خداوندگار سخن که خود به جا فرموده است بر حدیث من حسن تو نیفزاید کس حج همین است سخندانی و زیبایی را