سعدی

سعدی

بخش ۳۹ - گفتار اندر ملاطفت با دشمن از روی عاقبت اندیشی

۱

چو شمشیر پیکار برداشتی

نگه دار پنهان ره آشتی

۲

که لشکر شکوفان مغفر شکاف

نهان صلح جستند و پیدا مصاف

۳

دل مرد میدان نهانی بجوی

که باشد که در پایت افتد چو گوی

۴

چو سالاری از دشمن افتد به چنگ

به کشتن درش کرد باید درنگ

۵

که افتد کز این نیمه هم سروری

بماند گرفتار در چنبری

۶

اگر کشتی این بندی ریش را

نبینی دگر بندی خویش را

۷

نترسد که دورانش بندی کند

که بر بندیان زورمندی کند؟

۸

کسی بندیان را بود دستگیر

که خود بوده باشد به بندی اسیر

۹

اگر سر نهد بر خطت سروری

چو نیکش بداری، نهد دیگری

۱۰

اگر خفیه ده دل بدست آوری

از آن به که صد ره شبیخون بری

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 406
بوستان سعدی به خط رکن‌الدین مسعود کاشانی مورخ ۱۰۳۹ هجری آگرهٔ هند » تصویر 178
شرح بوستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 155

نظرات

user_image
مهدی پورصادق
۱۳۹۶/۰۹/۲۵ - ۰۱:۴۹:۴۵
چرا اساتید محترم بر این شعر نغز و کاربردی حاشیه ای ننوشته اند؟در صورت امکان شرحی بر نکات مبهم و معنی بعضی از عبارتها ارائه بفرمایید.
user_image
ابوالفضل مومنی
۱۳۹۷/۰۵/۳۰ - ۱۱:۱۶:۴۵
بیت دوم لشگرکشوفان درست استاین شعر نکات مدیریتی بسیار زیاد دارد
user_image
نونا
۱۳۹۹/۰۹/۰۲ - ۰۳:۱۳:۲۱
اگر سر نهد بر خطت سروریچو نیکش بداری نهد دیگری معنی این بیت را کسی می‌‌داند