سعدی

سعدی

بخش ۱۶ - حکایت در معنی صید کردن دلها به احسان

۱

به ره بر یکی پیشم آمد جوان

به تک در پیش گوسفندی دوان

۲

بدو گفتم این ریسمان است و بند

که می‌آرد اندر پیت گوسفند

۳

سبک طوق و زنجیر از او باز کرد

چپ و راست پوییدن آغاز کرد

۴

هنوز از پیش تازیان می‌دوید

که جو خورده بود از کف مرد و خوید

۵

چو باز آمد از عیش و شادی به جای

مرا دید و گفت ای خداوند رای

۶

نه این ریسمان می‌برد با منش

که احسان کمندی است در گردنش

۷

به لطفی که دیده‌ست پیل دمان

نیارد همی حمله بر پیلبان

۸

بدان را نوازش کن ای نیکمرد

که سگ پاس دارد چو نان تو خورد

۹

بر آن مرد کند است دندان یوز

که مالد زبان بر پنیرش دو روز

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 422
بوستان سعدی به خط رکن‌الدین مسعود کاشانی مورخ ۱۰۳۹ هجری آگرهٔ هند » تصویر 77
بوستان به خط  بابا شاه بن سلطان علی مورخ ۹۸۹ هجری قمری » تصویر 117
شرح بوستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 182

نظرات

user_image
جغتایی
۱۳۹۰/۰۹/۳۰ - ۰۲:۲۹:۵۹
که سگ پاس دارد چو نان تو خورد بنظر میاد نانت خورد صحیحتر باشه
user_image
عبداله مختاری
۱۳۹۰/۱۱/۰۵ - ۱۸:۵۱:۳۵
که جو خورده بود از کف مرد وخویدوزن درست نیست
user_image
رسته
۱۳۹۰/۱۱/۰۶ - ۰۴:۴۷:۱۱
ظاهرا حرف ( و ) اضافه است. باید به این شکل باشد :هنوز از پیش تازیان می‌دویدکه جو خورده بود از کف مرد خویدسعدی خوید را با رسید و چید هم قافیه بسته است: بوستان:چمد تا جوان است و سر سبز خویدشکسته شود چون به زردی رسیدگلستان :هر که مزروع خود بخورد به خویدوقت خرمنش خوشه باید چید
user_image
عبداله
۱۳۹۳/۰۹/۲۰ - ۰۹:۵۶:۲۶
که سگ پاس دارد چو نان تو خورددر این جا خورد را خرد با فتحه بر خ باید خواند.
user_image
حیدری
۱۳۹۴/۰۸/۲۴ - ۱۰:۰۴:۴۸
طوق وزنجیر برگردن گوسفند نمی بندند سبک بند از گردنش باز کرد
user_image
حمید سامانی
۱۳۹۵/۰۷/۰۹ - ۱۲:۵۱:۴۷
به تک با کاف نه بتگتک به معنای تند و تیز دویدن به تک در پیش گوسفندی دوان یعنی تند به دنبال گوسفندی میدویده
user_image
محسن
۱۳۹۷/۰۶/۲۵ - ۰۰:۰۹:۱۶
دوستان عزیز عنایت داشته باشند که: در واژۀ "خوید"، [واو] معدوله است که تلفظ نمی شود و لذا باید "خید" خوانده شود.
user_image
محمد
۱۳۹۸/۰۲/۱۳ - ۰۸:۴۰:۴۲
معنی بیت آخر؟
user_image
محسن ، ۲
۱۳۹۸/۰۲/۱۳ - ۱۱:۲۷:۵۸
محمد جانبر آن مرد کُند است دندان یوزکه مالد زبان بر پنیرش دو روز کسی که چند روزی غذا به پلنگ درنده داده است ، دریده نمی شود به خاطر لطفی که به پلنگ کرده .منظور از پنیر در اینجا غذا ست، نیکی و محبت است.کُند است = نمی درد
user_image
حمید سامانی
۱۴۰۰/۰۱/۲۶ - ۱۳:۴۵:۱۲
آقای حمیدرضا محمدیدوست عزیز به رهبر خوانده ایدبه ره بر یکی پیشم آمد جوان یعنی در راه با جوانی برخورد کردم, کسی را دیدم
user_image
Chro سلیمانی
۱۴۰۱/۰۲/۰۶ - ۲۰:۵۶:۴۳
در خصوص نظر دوستان خوید بر وزن بید به معنی گیاه تازه و سبز است، جو و خوید از کف مرد خورده، بیت درست درج شده است. در باره قافیه قرار گرفتن نیکمرد و خورد باید به تلفظ فعل خورد در زمان سعدی توجه کنیم که xward (khoard)  تلفظ شده پس قافیه درست است. خوشبختانه در زبان کوردی هم اکنون همین گونه است.  
user_image
الیوت الدرسون
۱۴۰۱/۰۴/۱۵ - ۰۶:۵۲:۵۰
چون از یوز در شکار استفاده میکردند و به یوز هایی که تازه تربیت میشدند  پنیر میدادند شیخ اجل این نکته را فرموده است 
user_image
نردشیر
۱۴۰۳/۰۱/۰۴ - ۱۸:۲۴:۱۲
حکایت یوز و پنیر...