سعدی

سعدی

بخش ۲ - گفتار اندر نواخت ضعیفان

۱

پدرمرده را سایه بر سر فکن

غبارش بیفشان و خارش بکن

۲

ندانی چه بودش فرو مانده سخت؟

بود تازه بی بیخ هرگز درخت؟

۳

چو بینی یتیمی سر افکنده پیش

مده بوسه بر روی فرزند خویش

۴

یتیم ار بگرید که نازش خرد؟

وگر خشم گیرد که بارش برد؟

۵

الا تا نگرید که عرش عظیم

بلرزد همی چون بگرید یتیم

۶

به رحمت بکن آبش از دیده پاک

به شفقت بیفشانش از چهره خاک

۷

اگر سایه خود برفت از سرش

تو در سایه خویشتن پرورش

۸

من آنگه سر تاجور داشتم

که سر بر کنار پدر داشتم

۹

اگر بر وجودم نشستی مگس

پریشان شدی خاطر چند کس

۱۰

کنون دشمنان گر برندم اسیر

نباشد کس از دوستانم نصیر

۱۱

مرا باشد از درد طفلان خبر

که در طفلی از سر برفتم پدر

۱۲

یکی خار پای یتیمی بکند

به خواب اندرش دید صدر خجند

۱۳

همی گفت و در روضه‌ها می‌چمید

کز آن خار بر من چه گلها دمید

۱۴

مشو تا توانی ز رحمت بری

که رحمت برندت چو رحمت بری

۱۵

چو انعام کردی مشو خودپرست

که من سرورم دیگران زیردست

۱۶

اگر تیغ دورانش انداخته‌ست

نه شمشیر دوران هنوز آخته‌ست؟

۱۷

چو بینی دعاگوی دولت هزار

خداوند را شکر نعمت گزار

۱۸

که چشم از تو دارند مردم بسی

نه تو چشم داری به دست کسی

۱۹

«کرم» خوانده‌ام سیرت سروران

غلط گفتم، اخلاق پیغمبران

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 410
بوستان سعدی به خط رکن‌الدین مسعود کاشانی مورخ ۱۰۳۹ هجری آگرهٔ هند » تصویر 175
بوستان به خط  بابا شاه بن سلطان علی مورخ ۹۸۹ هجری قمری » تصویر 97
بوستان سعدی مذهب و مصور نوشته شده در قرن نهم هجری قمری در ایران » تصویر 115
شرح بوستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 161

نظرات

user_image
مینا
۱۳۹۲/۰۲/۱۶ - ۱۵:۱۸:۱۰
آخته به معنی برآورده و بیرون کشیده
user_image
مینا
۱۳۹۲/۰۲/۱۶ - ۱۵:۱۹:۲۸
چمیدن با ناز رفتن و خرامیدن
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۱۶ - ۱۵:۳۸:۲۵
شمیدن یعنی غش کردن
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۱۷ - ۰۴:۰۵:۰۹
شفقت می شود امرزیداری
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۱۷ - ۰۴:۰۶:۱۸
کرم و کرامة برابر رادی و ردی است در فارسی
user_image
سعید
۱۳۹۳/۱۱/۲۲ - ۱۳:۳۴:۴۰
چه مایه ابیات زیبا در این شعر هستچو انعام کردی مشو خودپرست، مشو تا توانی ز رحمت بریسعدی دارویی برای گرفتاریهای جامعه آن روز تجویز کرد که هنوز کاربرد دارد و امروز بیش از همیشه نیازمند آنیم: ادب، مهربانی، گذشت، دستگیری و ...
user_image
سجاد
۱۳۹۵/۱۱/۰۴ - ۰۹:۵۷:۵۷
خدایا بیامرز این شاعر ادیب رو که تموم هم و غمش گوشزد کردن مسائل اخلاقی به ما بود.
user_image
نجلا ابراهیمی
۱۴۰۱/۰۴/۰۲ - ۰۲:۲۳:۲۳
بیت ۱۴: «بری» در مصراع اول یعنی دور و برکنار و در مصراع دوم از مصدر «بردن»  بری دان ز افعال چرخ برین را / نشاید ز دانا نکوهش بری را                                       «ناصر خسرو»
user_image
محمد هادی مخبری
۱۴۰۱/۱۰/۱۳ - ۰۳:۴۳:۵۲
دوستان عزیز ممنون میشم بیت آخر این شعر زیبای سعدی را معنی نمایید کرم خوانده ام سیرت سروران غلط گفتم اخلاق پیغمبران  
user_image
کبری پورحسن خیاوی
۱۴۰۱/۱۰/۲۱ - ۰۳:۳۳:۱۴
بیت ۱۶  اگر تیغ دورانش انداخته است نه شمشیر دوران هنوز اخته است اگر شمشیر حوادث و روزگار یتیم و رنج دیده را شکسته و ناتوان کرده است ، بازهم شمشیردوران برآمده و تیز است و می‌تواند تو را هم بشکند.
user_image
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
۱۴۰۱/۱۲/۲۲ - ۰۲:۰۴:۱۷
مشو تا توانی زِ رحمت بَری/ که رحمت بَرندَت چو رحمت بری رحمت: مهربانی کردن, دلسوزی و شفقت کردن بری: بیزاری,  دست کشیدن هیچگاه از مهربانی کردن و نیکی کردن به دیگران خسته و بیزار نشو  که رحمت برَندَت چو رحمت بری که رحمت برندت: که با تو مهربانی و خوشرفتار خواهد شد چو رحمت بری: هنگامی به رحمت خدا بروی, وقتی که بمیری