سعدی

سعدی

بخش ۱۵ - حکایت مجنون و صدق محبت او

۱

به مجنون کسی گفت کای نیک پی

چه بودت که دیگر نیایی به حی؟

۲

مگر در سرت شور لیلی نماند

خیالت دگر گشت و میلی نماند؟

۳

چو بشنید بیچاره بگریست زار

که ای خواجه دستم ز دامن بدار

۴

مرا خود دلی دردمند است ریش

تو نیزم نمک بر جراحت مریش

۵

نه دوری دلیل صبوری بود

که بسیار دوری ضروری بود

۶

بگفت ای وفادار فرخنده خوی

پیامی که داری به لیلی بگوی

۷

بگفتا مبر نام من پیش دوست

که حیف است نام من آنجا که اوست

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 451
بوستان سعدی به خط رکن‌الدین مسعود کاشانی مورخ ۱۰۳۹ هجری آگرهٔ هند » تصویر 119
بوستان به خط  بابا شاه بن سلطان علی مورخ ۹۸۹ هجری قمری » تصویر 158
شرح بوستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 222
میر علی تبریزی - به مجنون کسی گفت کای نیک پی - Mughal dynasty, Possibly 17th century

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۹۲/۰۴/۰۶ - ۰۳:۳۵:۰۶
بیت4: مرا خود دلی دردمنداست و ریش تو نیزم مزن بر سر ریش نیش
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۴/۰۶ - ۰۷:۳۳:۲۳
حی به عربی افزون بر زنده معنی میدان میدهد
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۴/۰۶ - ۰۷:۳۸:۱۴
ناشناس جانم ریشیدن هم تواند بود زیرا معنی ریز ریز کردن می دهد و ان چون خرد کردن قطعه ای نمک است بروی ریش و زخم با درود
user_image
شکوه
۱۳۹۲/۰۴/۰۶ - ۰۸:۰۴:۳۱
بله ریشیدن به معنی ریز کردن هم هست ولی علامه دهخدا آنرا به معنی ریختن و فرو ریختن آورده اند که نمک ریشیدن در آن صورت میشود نمک ریختن
user_image
رامین
۱۳۹۹/۱۰/۱۱ - ۱۶:۲۴:۱۹
حی در این جا به معنی قبیله است.
user_image
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
۱۴۰۱/۱۱/۲۰ - ۰۷:۳۱:۳۸
نه دوری  دلیلِ صبوری  بُوَد که بسیار دوری ضروری بُوَد از اساتیدِ عظام اگر کسی منظور و مفهوم این بیت را متوجه شده, لطفا برایِ این کمترین شرح دهید. سپاسگزارم