
سعدی
بخش ۱۵ - حکایت مجنون و صدق محبت او
۱
به مجنون کسی گفت کای نیک پی
چه بودت که دیگر نیایی به حی؟
۲
مگر در سرت شور لیلی نماند
خیالت دگر گشت و میلی نماند؟
۳
چو بشنید بیچاره بگریست زار
که ای خواجه دستم ز دامن بدار
۴
مرا خود دلی دردمند است ریش
تو نیزم نمک بر جراحت مریش
۵
نه دوری دلیل صبوری بود
که بسیار دوری ضروری بود
۶
بگفت ای وفادار فرخنده خوی
پیامی که داری به لیلی بگوی
۷
بگفتا مبر نام من پیش دوست
که حیف است نام من آنجا که اوست
تصاویر و صوت





نظرات
ناشناس
امین کیخا
امین کیخا
شکوه
رامین
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)