سعدی

سعدی

بخش ۱۳ - حکایت

۱

کسی گفت حجاج خون‌خواره‌ای است

دلش همچو سنگ سیه پاره‌ای است

۲

نترسد همی ز آه و فریاد خلق

خدایا تو بستان از او داد خلق

۳

جهاندیده‌ای پیر دیرینه زاد

جوان را یکی پند پیرانه داد

۴

کز او داد مظلوم مسکین او

بخواهند و از دیگران کین او

۵

تو دست از وی و روزگارش بدار

که خود زیر دستش کند روزگار

۶

نه بیداد از او بهره‌مند آیدم

نه نیز از تو غیبت پسند آیدم

۷

به دوزخ برد مدبری را گناه

که پیمانه پر کرد و دیوان سیاه

۸

دگر کس به غیبت پیش می‌دود

مبادا که تنها به دوزخ رود

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 527
بوستان سعدی به خط رکن‌الدین مسعود کاشانی مورخ ۱۰۳۹ هجری آگرهٔ هند » تصویر 266
شرح بوستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 321

نظرات

user_image
نگار بهشتی پور
۱۳۹۹/۰۲/۰۴ - ۱۵:۰۶:۰۷
حجاج:‌این حکایت در ترجمه ی رساله قشیریه (ص 234-235) در بدی غیبت به صورت زیر آمده است:‌"کسی گوید اندر نزدیک ابن سیرین (محمد، متوفی 110 ه. ق. که در فقه و حدیث و بخصوص در تعبیر خواب شهرت داشت) شدم، حجاج دا غیبت کردم. ابن سیرین گفت خدای تعالی حاکمی عادل است چنان که از حجاج انصاف ستاند حجاج را نیز انصاف دهد و تو فردا چون خدای را ببینی کمترین گناهی که کرده باشی سخت تر بود بر تو از بزرگترین گناهی که حجاج کرده باشد." همین روایت در احیا علوم الدین (مصر 1306، 116/3) نیز مذکورست (به نقل از: المتنبی و سعدی 166).دیرینه زاد: کهنسالبهره مند:‌سودمند، مفیدپیمانه پر کرد:‌پیمانه پر کردن کنایه از سپری کردن عمر پر شدن پیمانه کنایه از رسیدن مرگ است. معنی مصراع این است: که عمر را سپری و نامه ی اعمال خود سیاه کرد.
user_image
نگار بهشتی پور
۱۳۹۹/۰۲/۰۴ - ۱۵:۱۳:۵۳
مدبر:‌کسی که اعمالش اثر بد کند و بعکس نتیجه دهد. برگشته بخت، بدبخت
user_image
حسین
۱۳۹۹/۰۳/۰۴ - ۰۱:۴۰:۲۴
با سلام اگه میشه در معنی این بیت من رو راهنمایی کنید کز او داد مظلوم مسکین اوبخواهند و از دیگران کین او
user_image
nabavar
۱۳۹۹/۰۳/۰۴ - ۰۳:۲۷:۵۷
جالب است که سعدی در جای دیگری غیبت حاکم ظالم را روا میداند:سه کس را شنیدم که غیبت رواستوز این درگذشتی چهارم خطاستیکی پادشاهی ملامت پسندکز او بر دل خلق بینی گزندحلال است از او نقل کردن خبرمگر خلق باشند از او بر حذر