سعدی

سعدی

بخش ۱۵ - حکایت روزه در حال طفولیت

۱

به طفلی درم رغبت روزه خاست

ندانستمی چپ کدام است و راست

۲

یکی عابد از پارسایان کوی

همی شستن آموختم دست و روی

۳

که بسم الله اول به سنت بگوی

دوم نیت آور، سوم کف بشوی

۴

پس آن گه دهن شوی و بینی سه بار

مناخر به انگشت کوچک بخار

۵

به سبابه دندان پیشین بمال

که نهی است در روزه بعد از زوال

۶

وز آن پس سه مشت آب بر روی زن

ز رستنگه موی سر تا ذقن

۷

دگر دستها تا به مرفق بشوی

ز تسبیح و ذکر آنچه دانی بگوی

۸

دگر مسح سر، بعد از آن غسل پای

همین است و ختمش به نام خدای

۹

کس از من نداند در این شیوه به

نبینی که فرتوت شد پیر ده؟

۱۰

بگفتند با دهخدای آنچه گفت

فرستاد پیغامش اندر نهفت

۱۱

که ای زشت کردار زیبا سخن

نخست آنچه گویی به مردم بکن

۱۲

نه مسواک در روزه گفتی خطاست

بنی آدم مرده خوردن رواست؟

۱۳

دهن گو ز ناگفتنیها نخست

بشوی آن که از خوردنیها بشست

۱۴

کسی را که نام آمد اندر میان

به نیکوترین نام و نعتش بخوان

۱۵

چو همواره گویی که مردم خرند

مبر ظن که نامت چو مردم برند

۱۶

چنان گوی سیرت به کوی اندرم

که گفتن توانی به روی اندرم

۱۷

وگر شرمت از دیدهٔ ناظر است

نه ای بی‌بصر، غیب دان حاضر است؟

۱۸

نیاید همی شرمت از خویشتن

کز او فارغ و شرم داری ز من؟

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 527
بوستان سعدی به خط رکن‌الدین مسعود کاشانی مورخ ۱۰۳۹ هجری آگرهٔ هند » تصویر 267
شرح بوستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 322

نظرات

user_image
آریایی فر
۱۳۹۴/۰۹/۱۵ - ۱۱:۳۶:۰۶
درود ممنونم از دست اندر کاران گنجور ولی کاشکی اعراب گذاری می کردید
user_image
بهروز پارسیان
۱۳۹۶/۰۳/۲۴ - ۱۴:۵۲:۱۲
سلامباتشکر از دوستان فرهنگ دوست و ادب پرور گنجورمعنی این بیت چیست?چنان گوی سیرت به کوی اندرمکه گفتن توانی به روی اندرم
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۶/۰۳/۲۴ - ۱۶:۱۵:۰۷
گرامی بهروز چنان گوی ، سیرت ، به کوی اندرمکه گفتن توانی به روی اندرم در این منطقه ای که من هستم از اخلاق چنان دم بزن که همان را رو در روی من بتوانی بگویی گمان میکنم منظور شاعر این است که در خفا و در غیاب من چیزی بگو که جرأت گفتنش را در روی من داشته باشی مانا باشی
user_image
نادر..
۱۳۹۶/۰۳/۲۴ - ۲۰:۱۳:۲۶
سلام بهروز عزیز.. به گمانم:سیرتم را به کوی اندر چنان گوی...در غیابم در مورد من آنگونه سخن گوی که بتوانی همانگونه در مقابلم از من بگویی..
user_image
شاملو
۱۳۹۷/۰۹/۰۶ - ۱۵:۰۹:۰۱
سلاممصرع اول در بعضی نسخ به جای به طفلی - به خوردی نیز امده است
user_image
حمیدرضا
۱۳۹۷/۱۲/۱۳ - ۱۱:۳۴:۵۴
بنی آدم مرده خوردن = اشاره است به آیه 12 سوره حجرات: «وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ» = «و بعضی از شما غیبت بعضی نکند آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‏ اش را بخورد از آن کراهت دارید»
user_image
نگار بهشتی پور
۱۳۹۹/۰۲/۰۴ - ۱۶:۰۴:۴۳
به طفلی درم: ‌در زمان کودکیمبسنت: مطابق سنت و آیین. بسم الله گفتن در آغاز وضو و هر کار مستحب است. مناخر:‌جمع منخر، سوراخ های بینیسبابه: دومین انگشت دست که بعد از شست قرار دارد. که نهی است در روزه بعد از زوال یعنی این کار (انگشت به دندان مالیدن، مسواک کردن) در حال روزه پس از رسیدن ظهر مطابق فقه برخی اهل سنت منع شده است.ذقن: چانه، زنخدانمرفق:‌آرنجمسح سر: مسح کردن یعنی دست مالیدن به چیزی. مسح سر یعنی دست آغشته به آب وضو را به پیش سر مالیدن.غسل پای: غسل به فتح اول و سکون سین یعنی شستن، پاک کردن چرک با آب. غسل پای یعنی شستن پاها زیرا اهل سنت مطابق استنباط خود از آیه 6 سوره مائده پاها را به هنگام وضو می شویند و شیعیان پاها را نیز مانند سر مسح می کنند. دهخدا: در اینجا، پیرده مقصودست.بنی آدم مرده خوردن : اشاره است به آیه ی شریفه در بدی غیبت: وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا، سوره ی حجرات، آیه 12:‌و از یکدیگر غیبت مکنید آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده ی خود را بخورد؟آن که از خوردنیها بشست:‌ای که دهانت را از خوردنی ها شستینعت: ستایش ، مدح
user_image
مبارکه عابدپور
۱۴۰۱/۰۷/۲۸ - ۱۴:۳۶:۳۸
این دو بیت :   بگفتند با دهخدای آنچه گفت   فرستاد پیغامش اندر نهفت   که ای زشت کردار زیبا سخن   نخست آنچه گویی به مردم بکن   در تصحیح فروغی به صورت    شنید ابن سخن دهخدای قدیم   بشورید و گفت ای خبیث رجیم   آمده