سعدی

سعدی

بخش ۲۷ - حکایت درویش صاحب‌نظر و بقراط حکیم

۱

یکی صورتی دید صاحب جمال

بگردیدش از شورش‌ِ عشقْ حال

۲

بر انداخت بیچاره چندان عرق

که شبنم بر اردیبهشتی ورق

۳

گذر کرد بقراط بر وی سوار

بپرسید کاین را چه افتاده کار؟

۴

کسی گفتش این عابد‌ی پارسا‌ست

که هرگز خطایی ز دستش نخاست

۵

رود روز و شب در بیابان و کوه

ز صحبت گریزان‌، ز مردم ستوه

۶

ربوده‌ست خاطر‌فریبی دلش

فرو رفته پای نظر در گلش

۷

چو آید ز خلقش ملامت به گوش

بگرید که چند از ملامت‌؟ خموش

۸

مگوی ار بنالم که معذور نیست

که فریاد‌م از علتی دور نیست

۹

نه این نقشْ دل می‌رباید ز دست

دل آن می‌رباید که این نقش بست

۱۰

شنید این سخن مرد کار آزمای

کهنسال پروردهٔ پخته‌رای

۱۱

بگفت ار چه صیت نکویی رود

نه با هر کسی هر چه گویی رود

۱۲

نگارنده را خود همین نقش بود

که شوریده را دل به یغما ربود؟

۱۳

چرا طفل یک روزه هوشش نبرد؟

که در صنع دیدن چه بالغ چه خرد

۱۴

محقق همان بیند اندر ابل

که در خوبرویان چین و چگل

۱۵

نقابی است هر سطر من زین کتیب

فرو هشته بر عارضی دل فریب

۱۶

معانی است در زیر حرف سیاه

چو در پرده معشوق و در میغ ماه

۱۷

در اوراق سعدی نگنجد ملال

که دارد پس پرده چندین جمال

۱۸

مرا کاین سخن‌هاست مجلس فروز

چو آتش در او روشنایی و سوز

۱۹

نرنجم ز خصمان اگر بر تپند

کز این آتش پارسی در تبند

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 538
بوستان سعدی به خط رکن‌الدین مسعود کاشانی مورخ ۱۰۳۹ هجری آگرهٔ هند » تصویر 281
بوستان به خط  بابا شاه بن سلطان علی مورخ ۹۸۹ هجری قمری » تصویر 274
شرح بوستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 333

نظرات

user_image
مجتبی
۱۳۹۵/۱۱/۲۱ - ۰۱:۱۱:۱۲
نگارنده را خود همین نقش بوددال واژه ی "خود" جاافتاده است.
user_image
علیرضا ارتقایی
۱۳۹۷/۰۲/۰۸ - ۰۴:۵۰:۱۵
یک بیت آخر مانده مصرع دوم «چو آتش در او روشنایی و سوز»جو آتش معنا ندارد ،که اینجا جو نه به معنی جوینده است نه جو خوردنی
user_image
دکتر همایون یکتا aa.yekta@yahoo.com
۱۳۹۷/۰۳/۲۳ - ۰۴:۳۱:۴۱
یکی صورتی دید صاحب جمالبگردیدش از شورش عشق حال مصرع دوم وزنش خراب است به نظر بنده بایداینگونه نوشته شودیکی صورتی دید صاحب جمالبگردیدش از شورعشقش حالیا بگردیدش از عشق او شور وحال
user_image
علی رضا صادقی
۱۳۹۸/۰۶/۲۱ - ۱۳:۲۰:۴۰
در
پاسخ دوست عزیز: سید علی اکوچکیان بیت در متن صحیح است و نحوه قرائت درست آن به شرح ذیل:یکی صورتی دید صاحب جمالبگردیدش از شورشِ عشق، حالبِ/ گَر/ دی/ دَ/ شَز/ شو/ رِ/ شِ/ عش/قْ/ حا/لْفعولن/ فعولن/ فعولن/ فعول(فَعَل)
user_image
نگار بهشتی پور
۱۳۹۹/۰۳/۱۱ - ۲۰:۲۰:۲۳
بگرید که چند از ملامت؟:‌چقدر مرا ملامت می کنید؟صیت:‌آوازه و نام نیکبگفت ار چه صیت نکویی رود/نه با هر کسی هر چه گویی رود:‌گفت اگرچه آوازه ی پارسایی این مرد در میان است نه چنان است که در مورد هرکسی آنچه می گویند راست باشد. ابل: شتر، به آیه ی 17 سوره ی غاشیه اشاره دارد: ‌أَفَلَا یَنْظُرُونَ إِلَی الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ- آیا با تأمل به شتر نمی نگرند که چگونه آفریده شده؟چِگِل:‌نام یکی از قبائل ترک تبار خاور دور و از ترکان خَلُّخ (ناحیه‌ای در حدود کاشغر) است. اهالی چگل به شجاعت و زیبارویی معروفند. کتیب: در اینجا مقصود کتاب بوستان است که سعدی آن را توصیف می کند.فروهشته:‌ فرو افکنده
user_image
مبارکه عابدپور
۱۴۰۱/۰۸/۰۶ - ۰۱:۵۲:۱۵
چرا طفل یک روزه هوشش نبرد؟ که در صنع دیدن چه بالغ ، چه خرد بقراط میگه چرا کودک یک روزه نتوانست هوش و حواسش را ببرد؟ در حالی که اگر منظور دیدن آفریده باشد، تفاوتی میان آفریده بزرگسال و آفریده خردسال وجود ندارد...  ودل در گرو معشوق پریچهر دادن رو به خدا ربطش نده  و اشاره به همان آیه قرآنی که در شتر هم تامل میشه کرد و بیت بعدیست اگه  منظور آفریدگار باشه .
user_image
مبارکه عابدپور
۱۴۰۱/۰۸/۰۶ - ۰۱:۵۹:۱۲
مرا کاین سخنهاست مجلس فروز چو آتش در او روشنایی و سوز نرنجم ز خصمان اگر بر تپند کز این آتش پارسی در تبند   سعدی به دشمنان زبان پارسی  مباهات و فخر می فروشه و می گه از بی قراری های این دشمنان رنجشی ندارم چون اینان از شیوایی زبان پارسی دارن می سوزند و برتری کلام خودش رو به رخ می کشه
user_image
بابک میرحسینی
۱۴۰۱/۱۰/۲۳ - ۰۵:۴۱:۳۱
نگارنده را خود همین نقش بود که شوریده را دل به یغما ربود؟ خداوند تنها همین یک زیبارو را آفریده بود؟ که این آشفته را گرفتار کمند مهر ساخت