سعدی

سعدی

بخش ۱۳ - نظر در اسباب وجود عالم

۱

سرشته‌ست بارئ شفا در عسل

نه چندان که زور آورد با اجل

۲

عسل خوش کند زندگان را مزاج

ولی درد مردن ندارد علاج

۳

رمق مانده‌ای را که جان از بدن

برآمد، چه سود انگبین در دهن؟

۴

یکی گرز پولاد بر مغز خورد

کسی گفت صندل بمالش به درد

۵

ز پیش خطر تا توانی گریز

ولیکن مکن با قضا پنجه تیز

۶

درون تا بود قابل شرب و اکل

بدن تازه روی است و پاکیزه شکل

۷

خراب آنگه این خانه گردد تمام

که با هم نسازند طبع و طعام

۸

طبایع تر و خشک و گرم است و سرد

مرکب از این چار طبع است مرد

۹

یکی زین چو بر دیگری یافت دست

ترازوی عدل طبیعت شکست

۱۰

اگر باد سرد نفس نگذرد

تف معده جان در خروش آورد

۱۱

وگر دیگ معده نجوشد طعام

تن نازنین را شود کار خام

۱۲

در اینان نبندد دل، اهل شناخت

که پیوسته با هم نخواهند ساخت

۱۳

توانایی تن مدان از خورش

که لطف حقت می‌دهد پرورش

۱۴

به حقش که گر دیده بر تیغ و کارد

نهی، حق شکرش نخواهی گزارد

۱۵

چو رویی به طاعت نهی بر زمین

خدا را ثناگوی و خود را مبین

۱۶

گدایی است تسبیح و ذکر و حضور

گدا را نباید که باشد غرور

۱۷

گرفتم که خود خدمتی کرده‌ای

نه پیوسته اقطاع او خورده‌ای؟

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 554
بوستان سعدی به خط رکن‌الدین مسعود کاشانی مورخ ۱۰۳۹ هجری آگرهٔ هند » تصویر 303
بوستان به خط  بابا شاه بن سلطان علی مورخ ۹۸۹ هجری قمری » تصویر 293
شرح بوستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 350

نظرات

user_image
تاوتک
۱۳۹۲/۰۸/۰۲ - ۱۷:۴۶:۵۳
برای غلبه گمان کنم یافت دست زیبا باشد در کنار چیرگی
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۸/۰۲ - ۱۷:۵۲:۵۸
به عربی لغت مزاج را بیشتر از اخلاق به کار می برند . مثلا مزاجه سی ء یعنی اخلاقش بد است .
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۸/۰۲ - ۱۷:۵۴:۵۰
البته دست یافت با دست امد به معنی نتیجه و محصول جابجا گرفته می شود اما زیباست
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۸/۰۲ - ۱۷:۵۶:۱۰
تکدی از لغت گدایی است
user_image
نصیری
۱۳۹۷/۰۸/۰۳ - ۰۷:۱۲:۵۳
با سلام در بیت زیر طبایع‌تر و خشک و گرم است و سردباید بعد از طبایع، یک ویرگول گذاشته شود. سعدی می خواهد بگوید طبایع شامل چهار طبع می شود که عبارتند از: تر و خشک و گرم و سرد. پس باید بیت به این صورت نوشته شود:طبایع‌، تر و خشک و گرم است و سرداگر این ویرگول گذاشته نشود تر به معنی صفت تفضیلی خوانده می شود مثل خوب تر ، سیاه تر، ظالم تر.در صورتی که این تر به معنی خیسی است نه صفت تفضیلیwww.digiasal.com
user_image
نگار بهشتی پور
۱۳۹۹/۰۵/۱۵ - ۰۸:۴۵:۳۸
صَندَل:‌درختی کوچک که چوب آن بصورت گرد مصرف دارویی داشته است به خصوص برای آماس جگر و معده و دردسر. در مصرع دوم منظور درمان بی حاصل کردن است. شُرب و اَکل:‌آشامیدن و خوردنتَف:‌گرمی، حرارتبه حقش: به حق خدااِقطاع:‌بخشیدن مِلک یا قطعۀ زمین از جانب سلطان یا خلیفه به کسی که از درآمد آن استفاده کند.
user_image
حسن حاتمی
۱۴۰۲/۰۷/۱۱ - ۰۳:۴۶:۲۰
سرشته‌ست باری شفا در عسل   باری: حضرت باری تعالی، البارئ از اسماءالله است بمعنی خالق و نوآفرین و زندگی دهنده زندگان