سعدی

سعدی

بخش ۷ - حکایت سلطان طغرل و هندوی پاسبان

۱

شنیدم که طغرل شبی در خزان

گذر کرد بر هندوی پاسبان

۲

ز باریدن برف و باران و سیل

به لرزش در افتاده همچون سهیل

۳

دلش بر وی از رحمت آورد جوش

که اینک قبا پوستینم بپوش

۴

دمی منتظر باش بر طرف بام

که بیرون فرستم به دست غلام

۵

در این بود و باد صبا بروزید

شهنشه در ایوان شاهی خزید

۶

وشاقی پری چهره در خیل داشت

که طبعش بدو اندکی میل داشت

۷

تماشای ترکش چنان خوش فتاد

که هندوی مسکین برفتش ز یاد

۸

قبا پوستینی گذشتش به گوش

ز بدبختیش در نیامد به دوش

۹

مگر رنج سرما بر او بس نبود

که جور سپهر انتظارش فزود

۱۰

نگه کن چو سلطان به غفلت بخفت

که چوبک زنش بامدادان چه گفت

۱۱

مگر نیکبختت فراموش شد

چو دستت در آغوش آغوش شد؟

۱۲

تو را شب به عیش و طرب می‌رود

چه دانی که بر ما چه شب می‌رود؟

۱۳

فرو برده سر کاروانی به دیگ

چه از پا فرو رفتگانش به ریگ

۱۴

بدار ای خداوند زورق بر آب

که بیچارگان را گذشت از سر آب

۱۵

توقف کنید ای جوانان چست

که در کاروانند پیران سست

۱۶

تو خوش خفته در هودج کاروان

مهار شتر در کف ساروان

۱۷

چه هامون و کوهت، چه سنگ و رمال

ز ره باز پس ماندگان پرس حال

۱۸

تو را کوه پیکر هیون می‌برد

پیاده چه دانی که خون می‌خورد؟

۱۹

به آرام دل خفتگان در بُنه

چه دانند حال کم گُرْسِنه؟

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 551
بوستان سعدی به خط رکن‌الدین مسعود کاشانی مورخ ۱۰۳۹ هجری آگرهٔ هند » تصویر 299
بوستان به خط  بابا شاه بن سلطان علی مورخ ۹۸۹ هجری قمری » تصویر 289
بوستان سعدی مذهب و مصور قرن دهم هجری قمری ایران » تصویر 188
شرح بوستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 347

نظرات

user_image
فرخ مردان
۱۳۹۵/۰۹/۲۶ - ۰۲:۳۶:۲۷
چرا باید هندو در لرزیدن به سهیل تشبیه شود؟ وجه شبه چیست؟
user_image
صالح
۱۳۹۶/۱۱/۲۱ - ۱۱:۴۷:۳۲
سلام بر فرخ.ستاره سهیل به علت فاصله بسیار بازمین چشمک‌زن به نظر می‌رسد. حضرت سعدی این حالت را به لرزش تعبیر می‌کند. وجهِ شبه لرزان بودن است.
user_image
نگار بهشتی پور
۱۳۹۹/۰۵/۱۴ - ۰۱:۵۰:۵۳
طغرل: ظاهرا مقصود طغرل بیک رکن الدین محمد سر سلسله سلجوقیان است که از سال 429 تا 455 ه ق حکومت کرد. هندو:‌از اهل هند. گاه معنی غلام نگهبان نیز می دهد.سهیل: نام ستاره ای از ثوابت که لرزان بنظر می رسد. قبا پوستین: پوستین قبا مانندترک:‌ منظور همان غلام زیبا روی است. بسیاری از غلامان و کنیزان ترک نژاد زیبا بوده اند. از این رو ترک به معنی معشوق زیبا رو بکار رفته است. چوبک زن:‌ رئیس پاسپانانچوبک:‌ چوب کوتاه و باریکی که با آن طبل می نواخته اند. نیک بخت: مقصود هندوی پاسپان است. فرو برده سر کاروانی به دیگ - چه از پا فرو رفتگانش به ریگ :مسافری که سر در دیگ غذا فرو برده و سرگرم خوردن است از آنان که پایشان در ریگ فرو رفته و در راه مانده اند چه خبر دارد؟هَودَج:‌اطاقکی چوبی که بر شتر و اسب می بستند و مسافر در آن می نشست. رِمال: جمع رَمل، ریگهاهَیون: شتر بزرگ و تندروبنه:‌بار و اسباب، اثاث خانه. در اینجا مقصود منزگاه خانه است. کُم: در لهجه شیرازی یعنی شکم
user_image
فرهود
۱۴۰۲/۰۸/۲۲ - ۰۴:۲۳:۴۳
در تمام اشعار و متون کهن فارسی کلمه گرسنه باید اینطور خوانده شود و درستش این است: گُرْسِنه  و زآن پس بیامد سوی میمنه چو شیر ژیان کاو شود گرسنه فردوسی